شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
آه بیمار من کن یک نگاهم پناه من، من بی پناهم
ای عمر من در همه عمر تو یک تنه بودی سپاهم
چشماتوواکن ای لاله من
من و ببین ای ماه غرق هاله من
ای گل یاسم در التماسم
مرو مرو ای یار هجده ساله من
آه فاطمه جان خدا نگهدار
آه تویی تویی جوان حیدر جوان قد کمان حیدر
با رفتنت از خانه من آتش مزن بجان حیدر
هر نفس تو به مثل دوده
رفتن تو ز خانه من خیلی زوده
میان کوچه بگو چها شد
بگو چرا سر تا به پای تو کبوده
آه تا کی بگیرم سر به دیوار
دیگر ندارم من طرفدار
خیلی برام سخته بگویم زهرای من خدا نگهدار
با هر اشاره دلم شکستی
ای نور چشم من چرا چشمات و بستی
تو ای امیدم ببین بریدم
پلکی بزن تا من بدانم زنده هستی
آه سو سو مزن ای شمع خانه
پرستویم مرو ز لانه
پیشم بمان جان حسینت ای یار خورده تازیانه
تا کی به زانو من سر گذارم
گره گشای من گره خورده به کارم
من بی تو هستم غریب و تنها
ای سپرم بی تو دگر سپر ندارم
حاج سید محسن حسینی
🥀🥀🥀