🔆
#پندانه
✍ قهرمانان زندگیت را درست انتخاب کن
🔹نادانی رو به خردمندی کرد و گفت:
فلان شخص، ثروتمندترین مرد شهر است. باید از او آموخت و گرامیش داشت.
🔸خردمند خندید و گفت:
فلانی کیسهاش را از پول انباشته، آنگاه تو اینجا با جیب خالی بر او میبالی و از من میخواهی همچون تو باشم؟
🔹نادان گفت:
خب گرامیش مدار، بهزودی از گرسنگی خواهی مرد.
🔹خردمند خندید و از او دور شد.
🔸از گردش روزگار مرد ثروتمند در کام دزدان افتاد و آنچه داشت از کف بداد و دزدان کامروا شدند.
🔹چون چندی گذشت همان نادان رو به خردمند کرد و گفت:
فلان دزد بسیار قدرتمند است باید همچون او شکستناپذیر بود.
🔸خردمند باز بر او خندید.
🔹فردا دزد به چنگال سربازان فرمانروا اسیر شده، در میدان شهر شلاقش میزدند که خردمند دید نادان با شگفتی این ماجرا را میبیند. دست بر شانهاش گذاشت و گفت:
عجب قهرمانهایی داری، هر یک چه زود سرنگون میشوند.
🔸نادان گفت:
قهرمانان تو هم به خواری میافتند.
🔹خردمند خندید و گفت:
قهرمانان من در ظرف اندیشه تو جای نمیگیرند، همینجا بمان و شلاق خوردن آنکه گرامیش میداشتی را ببین.
🔸و با خنده از او دور شد.
@Rahee_saadat