فصل تیرماه و گرمای بالای 45 درجه! هوای تعفن و شرجی! پشه هایی که دور چراغ تا صبح وز وز نموده و خون ادمیزاد مک میزدند! در چنین شرایطی روزه میگرفتیم. تابستان سیستان را تنها کسانی که وارد این جغرافیا شده میتوانند توصیف کنند! ملت صبور سیستان در همین 4دهه ماضی باطبیعت خشن کنار امده و با زبان روزه خوشه چینی و برداشت انگور هم داشتند! گاهی شدت عطش و طوفان سوزان ماسه بادی انقدر زیاد بودکه تاگردن ساعتها در بستر رودخانه زیر اب میرفتیم! گرمای کلافه کننده روز در عصرگاهی تبدیل به جهنم هجوم انواع و اقسام پشه میشد! تعداد موجودات موذی انقدر زیاد بود که از زیر چراغها یک سطل پشه و ملخ و سوسک پرنده جمع اوری میشد! چراغ نفت سوز توری گرمای زیادی داشت و باعث سوختن پرو بال پشه ها شده و تلی از جسد برجای میگذاشت! برق و اب لوله کشی هم نبود و در نتیجه از کولر و پنکه و ابزار خنک کننده امروزی هم بی بهره بودیم! گمان کنم تصورش هم برای نسلی که این سختی ها را تجربه نکرد؛سخت و ناباور باشد! @bache_kavir