☁️🌞☁️
⚫️در ظهر عاشورا چه گذشت...(قسمت هفتم)
🔴السلام علی عابس بن ابی شیب الشاکری
✳️ عابس یکی از مردان بزرگ شیعه و مردی شجاع و شب زنده دار و رییس قبیله بنی شاکر بود و از مخلصین و دوستداران حضرت علی علیه السلام،
🌺تا جایی که حضرت در مورد آنان فرمود: اگر تعداد آنها به هزار نفر برسد خدا آنطور که شایسته است پرستش می شود...
🌟این طایفه همگی از شجاعان عرب بودند.
🍀عابس نه تنها خود در راه امام حسین فداکاری مینمود بلکه میکوشید تا نیروی بیشتری برای امام تهیه کند.
🍁وقتی جنگ شدید شد عابس گفت: اگر هرکس دیگری از نزدیکانم بود دوست داشتم قبل از من به میدان میرفت تا شهید میشد و من در اجرش شریک میشدم،امروز روزی است که میتوان تحصیل ثواب نمود و بعد از این عملی نخواهیم داشت...
✨عابس نزد امام حسین علیه السلام آمد و عرض کرد:
🌷 یا اباعبدالله در زمین و دور و نزدیک نزد من محبوبتر از شما کسی نیست.
🌾گواه باش که من بر راه و روش شما و پدران شما هستم.سپس وداع کرد و با شمشیر کشیده در حالی که ضربتی بر پیشانی داشت به میدان آمد و مبارز طلبید.
⚫️شهادت عابس
⚡️ ربیع بن تمیم میگوید: همینکه دیدم عابس به میدان آمد،چون قبلا جنگهای اورا دیده بودم فریاد کشیدم: مردم! این شیر شیران است هیچکس تنها به میدان نرود که جان سالم به در نمیبرد.
✳️ عابس هم صدا میزد الارجل الارجل،ولی هیچکس به مصاف او نرفت.
🔥عمر سعد که چنین دید فریاد زد: وای بر شما او را سنگ باران کنید! سپاهیان از هر طرف اورا سنگ باران کردند.
💥 عابس که دید کسی به مصاف او نمیرود برای اینکه امتیازی به حریف داده باشد کلاه و زره خود را از سر و تن برداشت و به کناری انداخت ،بدون سپر و سلاح به دشمن حمله کرد.
⚡️ ربیع میگوید: دیدم بخدا قسم به هرسو حمله میکرد دویست نفر فرار میکردند و به روی یکدیگر میریختند. تا اینکه لشکر از چهار طرف او را محاصره کردند و بالاخره از شدت جراحات سنگ و نیزه و شمشیر سرانجام از پای درآمد و به شهادت رسید..
♨️اطرافیان هریک به نزاع میپرداختند که اورا من کشتم! تا اینکه عمر سعد گفت: عابس را یک نفر نکشته بلکه دسته جمعی او را کشتید...
📕ابصارالعین ص75
📗 نفس المهموم ص 281
📘 الحسین فی طریقه ص 10
📔نفس المهموم ص 282
📒طبری 237/7
@bachehaeyaseman