✅ بخش دوم....
به همین خاطر بخش اعظم افرادی که در سالهای 47 تا 54 جذب این سازمان، شدند فریب شاخ و برگ اسلامی اش را خورده بودند.
حتی در مقطعی که مجاهدین خلق با نفوذ تقی شهرام در سال 52 به سمت مارکسیسم گرایش پیدا کرد، عده ای تلاش کردند تا پرچم اسلامی و آیه قرآن را نگهدارند. چرا که بخش اعظمی از کمکهایی که به این سازمان میشد از طریق افراد متشرع و متدین صورت میگرفت. نیروهایی هم که به سازمان مذکور میپیوستند افراد متدین بودند.
شناخت ماهیت درونی این سازمان کار سادهای نبود و تنها کسی که همان موقع سازمان را خوب شناخت و به هیچ عنوان با آن همراهی نکرد حضرت امام بود.
نیروهای منافقین دو مرتبه در سال 50 توسط تراب حقشناس و سال 51 توسط حسین احمدی روحانی به دیدار امام در شهر نجف رفتند و تلاش کردند با شیوههای متفاوت امام را به خودشان متمایل کنند و از امام برای خودشان تأییدیه بگیرند.
حضرت امام متون تئوریک سازمان را شخصا مطالعه کردند. جالب اینجاست که منافقین برای اینکه مطالبشان حجم کمتری بگیرد بسیار ریز نوشته بودند.
همراهان امام نقل میکنند ایشان با ذرهبین سعی میکردند کتابهای سازمان را مطالعه کنند. (چون این کتابها خیلی ریز و به صورت قاچاق منتشر شده بود.) امام متون آنها را مطالعه کردند و صحبتهایشان را به صورت مفصل در 10 الی 12 جلسه گوش کردند و
در نهایت به صورت قطعی اینها را رد کردند.
@Badigard_Iran