ماجرای بیمارستان امام خمینی اسلام آباد غرب در سال 67 چیست؟ جنایت منافقین در بیمارستان امام خمینی اسلام آباد غرب چیزی شبیه جنایت صهیونیست ها در بیمارستان المعدانی غزه بود و حتی فجیع تر از آن. برای این منظور در ادامه توجه شما را به روایت یکی از پرستاران که شاهد عینی این جنایت بود جلب می کنم. را ایران ترابی پرستار مناطق جنگی و از شاهدان عینی جنایت منافقین در بیمارستان امام خمینی(ره) اسلام‌آباد غرب بود که آن فاجعه را اینگونه روایت می‌کند: « سال ۶۷ من دو مسئولیت داشتم، یکی تدارکات مجروحین و یکی هماهنگ‌کننده تیم اضطراری. اوایل مردادماه شیفت شبانه بودم که از دفتر جنگ دانشگاه تماس گرفتند و گفتند: فردا یک تیم آماده کنید برای اعزام به باختران. گفتم جنگ که تمام شده؟! گفتند: منافقین از مرز وارد کشور شده‌اند و فردا صبح باید حرکت کنیم. ما با یک تیم اضطراری کادر درمان در یک اتوبوس به باختران رفتیم. مأموریت ما در بیمارستان شهید سلیمی بودیم. پرسیدیم از بیمارستان اسلام‌آباد چه خبر؟ گفتند: بیمارستان را که آتش زدند، بعد هم هرچه مجروح در بیمارستان بود با کادر درمان بیمارستان، آوردند بیرون بیمارستان، اعدام کردند. ما را بردند اسلام آباد برای بازدید از بیمارستان امام خمینی(ره). وارد بیمارستان که شدیم، بیمارستان که نبود، واقعاً یک میدان جنگ بود، رگبار گرفته بودند، همه در و دیوار بیمارستان، خراب و ویران شده بود. وارد بخش‌ها که شدیم، بخش‌ها همه ویران شده آنچه که برایمان خیلی تأسف‌آور بود و همه ما بدون استثنا نشستیم و فقط‌ گریه کردیم، بخش نوزادان بود، وقتی وارد بخش نوزادان شدیم، آن تخت‌های کوچولو همه سوخته بودند و جنازه‌ها روی این تخت‌ها مانده بودند. بخش را آتش زده بودند، تمام نوزادان با مادرانشان را آتش زده بودند. مادرها پای تخت‌ها، همه یک تکه ذغال سیاه شده بودند و بچه‌ها هم مثل یک تکه عروسک سوخته روی تخت‌ها بودند. آنجا دیگر طاقت نیاوردیم و نشستیم خیلی گریه کردیم، یعنی برای منافقین مهم نبود که حالا این نگهبان است، این مریض یا مجروح است، این بسیجی یا سپاهی و یا ارتشی است، از همه قشرها در میان سوخته‌ها دیده می‌شد که آتش زده و به شهادت رسانده بودند.» @Badigard_iran