امام فرمود: نام آن قریه چیست؟
او گفت: «عَقْر»، فرمود:
نَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الْعَقْرِ.:
«پناه میبرم به خدا از عقر»
(هلاکت و پی کردن)
امام به حُرّ فرمود:
مانع نشو تا ما از اینجا به این نزدیکی (کنار فرات) حرکت کنیم، حُرّ و سپاهش مانع شدند، در این کشمکش، کاروان حسینی حرکت کردند تا آنکه اسب حسین (ع) ایستاد
امام پرسید: نام این زمین چیست؟
پیرمرد راه بلدی رو از آن ناحیه نزد امام اوردند عرضه داشت:
«طف» (ساحل فرات)
امام فرمود: آیا نام دیگری دارد؟
پیرمرد عرض کرد: «شاطئ الفرات»
امام فرمود نام دیگری هم دارد،
عرض کرد: «غاضریه» « نینویٰ» از نامهای دیگر اوستانگارامام دنبال اسم دیگری میگردد،
یک مرتبه فرمود ایا این مکان دارای نام دیگری هست ،
پیرمرد گفت: نام دیگر او کربلاست
امام فرمود:
خدایا پناه میبرم به تو از کرب و بلا
(اندوه و رنج)
همین جا محل بارهای ما و مکان اقامت ما و محل ریختن خون ما است،
و همین جا جایگاه قبرهای ما است و جدّم رسول خدا (ص) این چنین
به من خبر داده است.
همین جا فرود آئید،
امام و یارانش «روز دوم محرم» در همانجا فرود آمدند، و سپاه حُرّ نیز در جانب دیگر فرود آمدند