۱. فرار از مجازات خليفهکشي
حضرت علي(ع) درباره فتنهانگيزي طلحه در جنگ جمل ميفرمايد: «به خدا طلحه به اين كار نپرداخت و خونخواهي عثمان را بهانه نساخت جز از بيم آن كه خون عثمان را از او خواهند كه در اين باره متهم مينمود و در اين ميان مردم آزمندتر از او به كشتن عثمان نبودند.»(رضي، خطبه ۱۷۴) آن حضرت همين سخن را درباره عايشه و زبير نيز فرمود: «إِنَّهُمْ لَيَطْلُبُونَ حَقّاً تَرَكُوهُ وَ دَماً هُمْ سَفَكُوه؛ آنان به دنبال خوني هستند كه خود ريختهاند.»(همان: خطبه ۲۲ و ۱۳۷؛ مفيد، ۱۴۱۳: ۱/۲۵۱، ليثي، همان: ۱۱۰؛ ابن عبد البر، ۱۴۱۲: ۲/۴۹۹ و ۷۶۷؛ ابن ابيالحديد، همان: ۱/۳۰۳ و ۹/۳۳)
۲. رياستطلبي
ابن ابي الحديد معتزلي در تحليلي مينويسد: «شوراي شش نفره عمر با ايجاد توهم شايستگي خلافت در بين اعضاي شورا، تباهي بسياري به بار آورد.»(ابن ابي الحديد، همان: ۱۱/۱۱) مخالفان اميرمؤمنان(ع) با اين بهانه كه اگر علي در قتل عثمان نقشي نداشت، چرا قاتلان خليفه را پناه داد، توانستند افكار عمومي را منحرف كنند. البته روشن است كه هدف اصلي خونخواهي خليفه مظلوم نبود؛ بلكه بركناري جانشين او از مقام خود بود که در اين بخش به نمونههايي اشاره ميشود:
۱. ۲. عايشه
عايشه همراه و طرفدار مطامع سياسي طلحه و زبير بود. طلحه عموزاده عايشه بود و هر دو از قبيله تيم بودند و زبير نيز شوهر خواهرش بود.
خبر كشته شدن عثمان، هنگام بازگشت عايشه از مكه، در منطقهاي به نام «سرف» به عايشه رسيد.(طبري، ۱۳۸۷: ۴/۴۵۹-۴۶۰) او شك نداشت كه طلحه به خلافت خواهد رسيد، از اينرو در غيبت طلحه و با بيانات گوناگون نسبت به او اظهار احساسات ميكرد. وي پس از شنيدن خبر قتل عثمان گفت: خدا از رحمتش دور بدارد، گناهش او را به كشتن داد.(ابن ابيالحديد، همان: ۶/۲۱۵-۲۱۶)
با رويكرد همگاني مردم به اميرمؤمنان(ع)، عايشه به اهداف خود (بازگشت خلافت به قبيله تيم و …) نرسيد، ازاينرو با همكاري طلحه، زبير و بياميه فتنه جمل را آفريد. وجه مشترك عايشه با امويان، دشمني با اهل بيت(ع) بود.👇👇