2. بيت العدل به عنوان سركرده فعلي بهائيان بيت العدلي، مي‌تواند مؤسس تشريع احكام و قوانيني باشند كه وجود نداشته است، نه احكام اينكه احكام و قوانين موجود را تغيير دهند، چون عباس افندي مي‌گويد: «بیت عدل الذی جعله الله مصدر کل خیر و مصونا من کل خطا… مجمع کل امور است. و مؤسس قوانین و احکامی که در نصوص الهی موجود نه. و جمیع مسائل مشکله در این مجلس حل گردد…این بیت عدل مصدر تشریع است و حکومت قوه تنفیذ تشریع باید مؤید تنفیذ گردد…مرجع کل،کتاب اقدس و هر مسئله غیر منصوصه راجع به بیت عدل عمومی به بیت عدل آنچه بالاتفاق و یا به اکثریت آراء تحقق یابد همان حق و مراد الله است.» (7) بنابراين بيت العدل بهائيان با دخالت در سياستي كه سران بهائيت حكم به عدم مداخله داده‌ بودند، خلاف وظيفه خود عمل كرده و خود از متخلفان است و عصمتش را نقض كرده است. وقتي اين تشكيلات خاطي و متخلف، با اين جرم آشكار، از دستور مؤكد و رسمي حسين علي نوري، عباس افندي و شوقي افندي سر مي‌پيچد، از بهائيان چه انتظاري هست؟ چرا بايد از يك سازمان متخلف و خاطي تبعيت كنند؟ از كجا معلوم وقتي يك جا حكم مؤكد خداي بهائيت را نقض كرد، جاي ديگر چنين نكرده باشد؟! با اين نقض حكم سران بهائيت توسط تشكيلات بهائيت، يك دوگانگي پيش مي‌آيد كه حق با كيست؟ خداي و شارع بهائيت يا تشكيلات آن؟ خداي بهائيت مي‌گويد در سياست مداخله نكن و تشكيلات نه تنها بيانيه سياسي مي‌دهد، بلكه در پيام‌هاي گوناگون پيروانش را به سياسي‌كاري فرا مي‌خواند؛ مثل غائله داستان ما يكي است!! قضاوت با شما پانوشت 1. اقدس، بند۹۵. 2. گنجینه حدود و احکام، ص۳۳۳. 3. مجله اخبار امری،ارگان رسمی بهائیان ایران،شماره۵،دی ۱۳۲۵ه ش. 4. مجله: «اخبار امری»، ارگان رسمی بهائیان، ایران شماره ۹، دی ۱۳۲۴هـ ش. 5. مجله اخبار امری، شماره۹، ۱۳۲۴ش. 6. احمد یزدانی نظر اجمالی در دیانت بهائی ص۴۹. 7. بهاء الله و عصر جدید، ص۳۰۰. https://bahaiat.org/%D8%A8%D8%A7%DB%8C%DA%AF%D8%A7%D9%86%DB%8C/163