هدایت شده از بهانه
🔴 بیایید دست‌به‌عصا کنیم! (مواردی که خیلی زود به احساس تکلیف منجر شد و جا داشت بیشتر در آنها تأمل شود) خوب است از اینجا شروع کنیم: 🔸تشکلی بزرگ از اساتید حوزه علمیه تاسیس کنیم و در عرض و تضعیف این نهاد مهم و اساسی، احساس تکلیف کنیم. 🔸 تقسیمی‌ها و واریزهایی برای اساتید سطوح عالی، آن‌هم با ضمیمه ی پیامکِ هم لابد خودش نوعی احساس دَین و تکلیف شرعی‌ست. 🔸بعدش هم مصاحبه کنیم که : ما در مجموعه این هنر را داشتیم که به احترام بزرگان و که الان هستند، از نشست اساتید، یک هم بیرون نیامده؛ نه به احترام! ما به این عمل کردیم. نمیدانیم چه می‌شود که دیگر ضرورت احترام به پیرمردها عن تفقهٍ و با احساس تکلیف (!) از بین میرود و ناگهان رویه حوزوی می‌شود و رساله‌ای چاپ و منتشر می‌شود. 🔸در همان گیر و دار همان فرد صاحب رساله کاملا بر خلاف سیره علمای سلف و مقدسین حوزه که اصل را بر میگذاشتند، مصاحبه میکند که : «مرجعیت در شیعه آزاد است. یعنی هر کسی خودش را دارای صلاحیت می‌داند ورود پیدا می‌کند...» حال آنکه اصالتهای حوزوی در تاریخ روحانیت شیعه، به گونه‌ای دیگر بود. مرجعیت گریزی، تلاش برای مطرح کردن دیگران بجای تمهید مقدمات مرجعیت شخصی، خط ممتد مرجعیت عامه و زعامت و رئاست دینیه در ادوار مختلفه، ظرفیت نقد پذیری و تلاش برای جبران، حفظ اقتدار مرجعیت شیعه با پرهیز از تشتت و انشقاق، پرهیز از هر نوع تزاحم راهبردی با فقیه حاکم و زعیم و حتی مرجع عام شیعه، برخی از این اصالت هاست. 🔸 از هیئت‌ها و سبکهای عزاداری که قم به راه افتاده هم که بگذریم. برهنگی در عزاداری در شبستان اصلی (در ایام قبل از کرونا) و دعوت از برخی مداحان بنام با جهت‌گیری‌های خاص، همه و همه نوعی احساس تکلیف شرعی‌ست. اصلا همان سبکهای زننده برخی از این مداحان در مسجدی که تولیت آن را بر عهده داریم هم، احساس تکلیف است. (ایجاد طرفدارانی از قشر هیئتی هم همینطور) 🔸 رفته رفته با آزادی بیشتری آراء شاذی را فریاد میزنیم. مثلا مجددا شبهات مربوط به مسلمانان و حمله به ایران را مطرح کنیم. همان مواردی که سالهای سال است در کتب مختلف از جمله «خدمات متقابل اسلام و ایران» شهید مطهری پاسخ داده شده. 🔸در این میان رسانه‌های بیگانه همچون تعریف و تمجیدهای خوبی همچون «فقیه روشن‌اندیش» و «تحت فشار و مضیقه حکومت» از ما داشته باشد و چپ گراهای داخلی هم مدام موضع‌گیریهایمان را تیتر کنند و سخنان‌مان خوراک پستهای فضای مجازیِ این جماعت باشد. اما دریغ از سخنی علیه این رسانه‌چی‌های دروغگو و ضد اسلام. 🔹حالا این سیر به نفی کامل اقتصاد اسلامی رسیده. مقابل دوربین یک نشریه نئولیبرال نشسته و سخنمان این باشد که ، تا فرمایشاتمان دستاویزی شود برای دمیدن در سکولاریسم و زدن ریشه تفقه اقتصادی در دین و در نتیجه تحمیل ذهنیات پوچ و باطل امثال میلتون فریدمن به اقتصاد ما. ✅ پ.ن: حوزه مقدسه شیعی یک نهاد است که تربیت انسان‌های از بزرگترین کارکردهای آن است اما از یاد نبریم که در تشخیص وظیفه برای پذیرش مسئولیت های خطیر چون مرجعیت، همواره با وسواس و احتیاطی عجیب قرین بوده است. لذا بزرگان شیعه اولا خود را از معرض ریاست دینیه دور نگه می داشتند، ثانیا بدون تعاضد قرائن و حجج متکثره، هرگز به تکلیف نمی رسیدند! جدا از موارد صرف تکلیف برای ورود به عرصه مرجعیت منطق ندارد و منطبق با سیره بزرگان تشیع نیست. @bahaneee