فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شعری ناب برای این روزها... يك اتفاق ساده مرا بی‌قرار كرد بايد نشست و يك غزل تازه كار كرد در كوچه می‌گذشتم و پايم به سنگ خورد سنگی كه فكر و ذكر دلم را دچار كرد از ذهن من گذشت كه با سنگ می‌شود آيا چه كارها كه در اين روزگار كرد با سنگ می‌شود جلوي سيل را گرفت طغيان رودهای روان را مهار كرد يا سنگ روی سنگ نهاد و اتاق ساخت بی سرپناه‌ها همه را خانه‌دار كرد يا می‌شود كه نام كسی را بر آن نوشت با ذكر چند فاتحه، سنگ مزار كرد يا مثل كودكان شد و از روی شيطنت زد شيشه‌ای شكست و دويد و فرار كرد با سنگ مفت می‌شود اصلا به لطف بخت گنجشك‌های مفت زيادی شكار كرد يا می‌شود كه سنگ كسی را به سينه زد جانب از او گرفت و بدان افتخار كرد يا سنگ روی يخ شد و القصه خويش را در پيش چشم ناكس و كس شرمسار كرد ناگاه بی‌مقدمه آمد به حرف، سنگ اين گونه گفت و سخت مرا بی‌قرار كرد: تنها به يك جوان فلسطينی ام بده با من ببين كه می‌شود آنگه چه كار كرد! علی فردوسی 💡در جورینو.، اخبار و سرگرمی را جوری نو ببینید...💯 🔵@BaharestanSalam پ.ن: مقام معظم رهبری با تمجید فراوان از این شعر فرمودند: مضمون، جهت، لفظ و همه چیز خوب بود. فقط یکی از کارکردهای سنگ را نگفتید: «هر سنگ که بر سینه زدم نقش تو بگرفت// آن هم صنمی بهر پرستیدن من شد»