همیشه میگفت: به این امید به جنگ آمده ایم تا شهادت نصیب ما شود.. و این میّسر نمی شود، مگر این که خود را خالص کنیم.
به خواندن زیارت عاشورا بسیار تأکید مى کرد.
میگفت: اگر نمیتوانید هر صبح زیارت عاشورا را بخوانید، بعد از نماز رو به قبله بایستید و به امام حسین(ع) سلام دهید.
در مقرّ تاکتیکى خود، همیشه پابرهنه بود. میگفت: چون این جا نزدیک به کربلا است، مجاز نیست که با کفش باشم. پوشیدن کفش در این جا بی احترامى به کربلاست.
در جبهه دو بار مجروح شد.
یکبار تیر کالیبر ۵۰ به گوشش اصابت کرد و یک تکّه از گوشش را کند و یک بار هم تیر به دستش اصابت کرده بود.
زمانى که شهید آراسته مجروح شده بود، مجروحى دیگر را بر پشت گرفته و آن را با خود به پشت خطّ می آورد.
زمانى که براى ملاقات او به بیمارستان رفتم به وی گفتم: شما جایى در بدن ندارید که سالم باشد.
گفت: "حاضرم صد پاره گردد پیکرم
سایه ى رهبر بماند بر سرم...."
🌷شهید سیدهاشم آراسته🌷
ایام شهادت
📎به روایت دوست شهید