پنجرهای از معماری ایرانی به زن، زندگی آزادی
پنجره واژهای است مرکب از دو واژه پن (به معمای بستن) و جره (به معنای دارای قرینگی). بر این اساس، پنجره در معماری اسلامی ایرانی غالبا دارای قرینگی بود اما چون در این سبک، خانه با الگوی درونگرا ساخته میشد، پنجرهها و اُرسیها به سمت حیاطی که در دل خانه بود باز میشدند (و نه به سمت معبر). لذا حریم خانه رعایت میشد و نیازی به پوشاندن پنجره با پرده و ... نبود و چون پنجره پوشانده نمیشد ساکنین خانه، هم از مواهب طبیعی نظیر نور و باد طبیعی بهره بیشتری میبردند و هم از قرینگیِ پنجره به عنوان ابزاری برای زیبایی هرچه بیشتر اتاقها بهره میبردند. چنین پنجرهای (نظیر همین تصویر) روزن زندگی بود.
اما در سبک زندگی معاصر، زن عفیف ایرانی چارهای ندارد جز آنکه پنجره را به دلیل برونگراییِ خانه، با پرده بپوشاند و لذا نه امکان بهرهمندی از مواهب طبیعی را مییابد و نه برخلاف خانه سنتی، به زیبایی پنجره توجه چندانی میکند؛ زیرا از داخل خانه هیچ دید و منظری به فرم چنین پنجرهای وجود ندارد. چنین پنجرهای که از اغلب کارکردهای سابقش ساقط شده و حتی به ابزاری برای نقض حریم بصری تبدیل شده است بیش از آنکه روزن زندگی باشد دریچه ییهودگی است؛ اینکه با پوشاندن پنجره دقیقا کارکردهایی که به خاطر آنها طراحی شده است را نقض کنیم اگر مصداق بیهودگی نیست پس چیست؟! اگر با بازنگری در الگوی معماری خانه، پنجره دوباره به روزن زندگی تبدیل شود، زن ایرانی در خانه خود، آزادی بیشتری خواهد داشت، آزادی که نتیجه حفظ حریمش از مجرای روزنهای زندگی است.
@baladetayyeb