#درس_مزدوجات
*تجربه خواستگاری*
هم دانشگاهی بودیم...
اولین باری که پاپیش گذاشتن و فهمیدم از خودم دوسال و نیم سه سالی کوچیک تر هستن جواب منفی دادم،هیچ جوری نمیتونستم قبول کنم که همسرم، از خودم کوچیک تر باشه،میترسیدم از لحاظ عقلی و رفتاری باهم تفاهم نداشته باشیم و بعدا دچار تزلزل بشیم.🤔
قبل از این موقعیت هم،شرایط شبیه به این آقا که از خودم کوچیک تر باشند هم پیش اومده بود،همین باعث شد که یکمی تخصصی تر برم سراغ این موضوع😊
🔽اولین کاری که کردم یه دوره کارگاه مشاوره ی رسم انتخاب ثبت نام کردم که شاید کاملا تصورم رو از این موضع گیری که داشتم تغییر داد؛
🔘 ️اینکه سن نباید ملاک باشه،بلکه سن عقلی و هیجانی طرف مقابل و همچنین بلوغ های رفتاری و فکری باید مورد سنج قرار بگیره
🔽️ دومین کاری که کردم رفتم سراغ افرادی که تو این موقعیت بودن و ازدواج کردن؛
🔘 فهمیدم که اگر طرف مقابل بخاطر سن و دانشجو بودن هنوز وارد بازار کار نشده به معنی این نیست که نباید بهش فرصت داد،بلکه باید به جربزه و برنامه ای که برای آینده خودش چیده چه کاری و چه غیر کاری توجه کرد.
شاید همه ی این تجربه ها باعث شد من بهتر و دقیق تر به هم دانشگاهیم فکر کنم و وقتی بار دوم برای خواستگاری اقدام کردن تصمیم گرفتم یه فرصت به خودم و خودشون بدم و ...
🔽سومین کاری که کردم هم به مشاوره رفتیم؛تا چالش ذهنی من بصورت کامل و تمام حل بشه،علاوه بر نکات قبلی که ایشونم اشاره کردن نکته ی جدیدی اضافه کردن ؛
🔘ایشون تاکید داشتن به اینکه سن اصلا مسئله ی خاصی نیست که بعنوان مشکل سر راه ازدواج قرار بگیره و تحت شرایطی که قبلش دختروپسر صحبت میکنن، میتونه مسئله عادی باشه و با صحبت و سنجش میتونه حل بشه،و حتی تو احکام دینی ما هم جایی منع یا نکوهش نشده و این بیشتر سنت های نامناسبی هست که توجامعه رواج پیدا کرده.
✅و بعد از همه ی اون مشاوره ها و کارگاه رفتنها😊
ما یا علی گفتیم و عشق آغاز شد :)💛
#درس_مزدوجات
🏡
@banaye_mahboob