🔞**ده بـــرادر و خواهر تنها** ده برادر در قبيله‌اي عرب زندگي مي‌ڪردند و تنها يك خواهر داشتند ڪه بسيار به او علاقه مند بودند، آنان به خواهر گفتند: هر چه خداوند به ما روزي مي‌دهد نزد تو مي‌سپاريم و تو ازدواج نڪن؛ زيرا به غيرت ما نمي‌گنجد ڪــه تو ازدواج نمايي، خواهر با آنان موافقت ڪرد و به خدمتگزاري آنان پرداخت. برادران نيز خواهر را گرامي مي‌داشتند تا اين ڪــه روزي خواهر براي غسل نمودن بر سر چشمه آبي رفت و در ميان آب نشست، اتفاقا زالويي در بدن او داخل شد و پس از مدتي زالو بزرگ شده و شڪــم زن بالا آمد، برادران پنداشتند كه خواهر آبستن شده و به آنان خيانت ڪـرده است، تصميم گرفتند او را بڪشند.... ادامه این داستان عجیب درلینڪ زیر🔽 http://eitaa.com/joinchat/3841720351Caed8dd4f27