درست روز عقدم به جرم خیانت بهترین رفیقم که پاپوش پولشویی بهم زده بود افتادم زندان ، نامزدم و فرستادم بره و مدارک بیگناهیمو از اون مرتیکه بگیره که بابام چند روز بعدش خبر مرگ نامزدمو تو زندان بهم داد. بعد 12 سال لحظه شماری برا انتقام از بهترین دوستم ازاد شدم رفتم سراغش دیدم نامزدم زنده هس تو ماشینش نشسته 😳.‌‌‌‌‌..... ادامه داستان هانا اینجا بخونید👇 https://eitaa.com/joinchat/3177841241C1cb74e6d58