◻ روز هفتم محرم
◾ حضرت علی اصغر علیه السلام
✍ حسن لطفی
بر درِ خیمه نشسته است و خبر می گیرد
خبرت را زِ منِ سوخته پَر می گیرد
چه کنم خیمه روم یا نروم آه ، رباب
بیشتر صبر کُنَد درد کمر می گیرد
دستِ من نیست اگر دست به پهلو دارم
دستِ او نیست اگر دست به سر می گیرد
کاش میشد نَفَسی... یا که تکانی بخوری
دارد از شرمِ حرم قلبِ پدر می گیرد
چار پایان همه خوردند بجایِ تو از آب
چقدر آب لبِ طفل مگر می گیرد؟
مادرت گفت برو لیک بپوشان او را
این سفیدیِ گلو زود نظر می گیرد
مادرت گفت برو رو مزن اما آقا...
تو اگر رو بزنی هلهله سر می گیرد
هرطرف می نگرم تیرِ سه شعبه آنجاست
آه این تیر مگر جا چقدر می گیرد
تیرش آنقدر مهیب است به هرکس بخورد
می شود رد زِ گلو و به جگر می گیرد
بعدِ پیراهن من نوبتِ قنداقه ی توست
حرمله دارد از آن دور خبر می گیرد
سرِ قبرِ تو زِ من پیرزنی می پرسد
سرِ نوزاد به سرنیزه مگر می گیرد؟
📎
#دهه_محرم
📎
#حضرت_علی_اصغر
📎
#ملت_امام_حسین
@banketolidat