امیرالمؤمنین نیز برخواست و به مسجد رفت.
با خلوت شدن شدن خانه،حضرت زهراعلیهاالسلام درحالی که میگریست اینگونه دعا میکرد:
خدای من و سرور من،به حق برگزیدگانت و به حق گریه کودکانم در فراق من، گناهکاران #شیعیان من و فرزندانم را مورد مغفرت خویش قرار ده.
هنگامی که امیرالمؤمنین و امام حسن و امام حسين از خانه بیرون رفتند،دقایقی تا غروب باقی مانده بود. حضرت زهراعلیهاالسلام به سلمی خواهر اسما فرمود:
ای مادر،برایم وسایل غسل آماده کن.
سلمی آنچه حضرت خواسته بود را آماده کرد و حضرت فاطمه آخرین غسل را انجام داد. آنگاه فرمود :
ای مادر لباس های تازه ام را بیاور
سلمی لباس ها را آورد و حضرت زهرا پوشید.
آنگاه حضرت به اسما فرمود:
وقتی از دنیا رفتم، به اتاق نگاه کنید و هنگامی که دیدید خیمه ای از سندس بهشتی در گوشه خانه زده شده،بدن مرا با کمک زینب و ام کلثوم به آنجا ببرید و داخل خیمه قرار دهید.
سپس فرمود
سپس فرمود:
اي اسما،مت ساعتی در اتاق استراحت خواهم کرد. هنگام اذان سه بار مرا صدا بزن،اگر جواب ندادم بدان که به پیامبر ملحق گشته ام
آنگاه وضو گرفت و به اسما فرمود:
لباس و عطری که همیشه برای نماز استفاده میکنم بیاور. سپس در جایی که مکان پیامبر در خانه اش بود دو رکعت نماز خواند.