روایت خبرنگاران از تور ویژه بازدید از یک زندان پرحاشیه/ «گفته بودند زندان زیرزمین است!»/ عکاسی آزادانه از یک منطقه کاملا ممنوعه https://www.mizanonline.ir/00JqIp ✍️پ ن : خاطرم هست در دوران کارشناسی ارشد، یکی از اساتید که از فمنیست های شناخته شده است، به عنوان تحلیل فیلم؛ «زندان زنان» را در کلاس به نمایش گذاشت و پس از اتمام آن، حدود سه ربع ساعت بی وقفه از ضدیت نظام با زنان و ظلمی که جمهوری اسلامی از ابتدا به جامعه بانوان داشته سخن پراکنی کرد و در انتها با غرور خاصی گفت: برای اصلاح این وضعیت دولت ایالات متحده لطف کرده و یک دوره آموزشی شش ماهه برای تعدادی از بانوان فعال علمی _ فرهنگی در ایران ترتیب داده و خبر داد که قرار است ایشان هم به عنوان دانش پژوه در آن دوره عالی شرکت کنند! ٠(دوره ای که بعدها متوجه شدم دوره تربیت سلبریتیها و حجاب استایلها برای جنگ نرم با نظام بوده) اینکه یک استاد دانشگاه تا آن اندازه غرق در فیلمی شود که به لحاظ منطقی هم قابل قبول نیست و بدون تحقیقات به قدر مدرک علمی غیر قابل رد به آن استناد کند برایم اعجاب آور بود، اما اینکه استاد حوزه مطالعات زنان، فکر می کرد آمریکا با آن سطح از وحشی گری علیه زنان، می تواند با یک دوره شش ماهه مشکلات زنان ما را رفع کند ، بیشتر اذیتم میکرد... قبلا یک بار بازدید میدانی از زندان داشتم به همین خاطر گفتم: ضمن احترام! همه صحبتهای شما بر اساس تخیلات مسموم یک سناریو نویس بیمار مطرح شده و غلط است! برگشت و با غیظ گفت: شما بهتر می دانید یا من؟!! گفتم: قطعا آنکس که بر اساس مستندات حقیقی حرف می زند! آمد پاسخ دهد؛ گفتم: حاضرید از نزدیک شرایط زندان زنان را ببینید؟! شوکه شد، گفت : چنین چیزی در این نظام غیر ممکن است! گفتم: اگر شد چه؟! نگاهی به چشمهای کنجکاو دانشجوها انداخت و با تردید گفت: حتما چرا که نه! ولی میدانم هیچ کس را به آن فضای وحشتناک راه نمی دهند. هفته بعد هماهنگ شد رفتیم... دانشجوها که به شدت تحت تاثیر سخنان خانم دکتر (ع ش) قرار گرفته بودند به محض ورود به سالن زندان که بیشتر شبیه فرهنگسرا بود چشمانشان گرد شد و شروع کردند به سوال کردن از زندانبانها در مورد بخشهای مختلف زندان و شرایط نگهداری زندانیان! برخلاف آنچه در فیلم دیده بودند کودکان خردسال در بند مادران در آغوش پر مهر مادر بودند و کلاسهای آموزشی رایگان فراوانی در طبقه بالای زندان از انواع هنرهای دستی روز تا آموزش زبان و کامپیوتر دائر بود! امکان کسب درآمد داشتند و حتی یکی از خانمها با توحه به نزدیک بودن پایان حکمش درخواست کرد هماهنگ کنیم که بتواند بیشتر در زندان بماند ولو به عنوان خدمتکار!!! ✅ اینجا بود که جرقه موضوعی دیگر در ذهنم خورد که در بند بعد عرض میشود... اما برگردیم به خانم استاد! پس از دیدن وضعیت، نه تنها ابراز پشیمانی نکرد، بلکه همچنان در جرگه فمنیست های مقابل نظام ماند! و اینجا بود که فهمیدم گاهی آگاهی هم نجات دهنده نیست! آنجا که منفعت های شیطانی مهمتر از سلامت انسانیت باشند. ♦اما بعد .. بلافاصله با مسئولان زندان ارتباط گرفتم تقاضا کردم اجازه دهند با چند سابقه دار مصاحبه کنم بحمدالله پس از طی مراااااحلی پذیرفتند 👇خروجی در چند جمله : طیف گسترده ای از خانمهایی که برای چندمین بار به دلیل پخش مواد مخدر یا تن فروشی یا سرقت به زندان افتاده بودند عنوان می کردند اگر آزاد شویم باز هم به همین اعمال دست میزنیم به چند دلیل: 1️⃣ تحت فشار خانواده هستیم و مجبور میشویم روال سابق را ادامه دهیم. 2️⃣ معبر دیگری برای امرار معاش نمی شناسیم و نداریم. حامی وجود ندارد که کمکمان کند. 3️⃣ جامعه، دیگر مارا نمی پذیرد! انگی به ما خورده که پاک شدنی نیست و هرچقدر هم خوب شویم کسی باور نمیکند یا اهمیت نمیدهد. بنابراین دلیلی ندارد که به دنبال اصلاح و اقدام سالم در این شرایط سخت باشیم... 🔻همان چیزی که احتمالا به ذهن شما خواننده محترم رسیده به فکرم خطور کرد شروع کردم به نگارش طرح حمایتی اشتغال زنان زندانی و بحمدالله پس از چند سال پیگیری از مبادی مختلف نهایتا طی جلساتی با دکتر عبدالملکی معاون اشتغال وقت کمیته امداد خدمت آقای حاج محمدی رئیس وقت سازمان زندانها رسیدیم و نهایتا بخشی از طرح اجرا شد که همچنان قابلیت تکمیل دارد... 📌 و در آخر امیدواریم که تهدیدها تبدیل به فرصت شوند که شدنیست، اگر بخواهیم ✅ عکسهای مرتبط 👇 https://eitaa.com/joinchat/3589996566C30f040f3b9