**** ادامه 👇 قسمت دوم متن «انسانیت» بجای «اسلام» در اسلام مهمترین و اولی ترین، واجب، تعیین حاکم و حفظ حاکمیت اسلامی است. با اینهمه چطور به یک مسلمان می توانیم بگوییم، تو اعتقادات خودت را داشته باش. اما در کنار آن، قبول کن که حاکمیت و قانون تو را چیزی بنام «انسانیت» ولی جدای از دین، تعیین کند(!!!؟). آن مسلمان خواهد پرسید، مگر انسانیت، در داخل دین من نیست؟ و مگر دین و اولیای دین من، چنین اجازه ای را به من داده اند؟ مگر اینکه به او بگویید، دین خود را کنار بگذار که آن هم همانطور که گفتیم، اشکالات فوق را دارد، و حرکت قهقرایی و برگشت به نقص است. 🔷 در سوال بالا گفته شده بود که، اسلام، از مبنای حکومت کنار گذاشته شود، و انسانیت، در کنار علم، اداره کننده جامعه باشد. باید پرسید، مگر در قرآن کریم و احادیث، بطور متعدد، سفارش به علم نشده است؟ کجاست که علم با اسلام، تعارض داشته است؟ و مگر هر محصول علم که در جهان بدست آمده است و زندگی بشر را رفاه و ارتقاء می بخشد، اسلام مانع آوردن و استفاده کردن از است؟ 🔹 اتفاقا برعکس، اگر محصولی از علم و تکنولوژی، یا روشی در حکومت یا سیاست باشد که مسئولی بداند با آوردن آن، زندگی مردم راحت تر و بهتر خواهد شد، اگر نیاورد استفاده نکند، تا آنجا که ما از اسلام میشناسیم، او در آخرت می بایست پاسخگوی این عدم استفاده باشد و پاسخگو باشد که چرا برای رفاه مردم، این کار را نکرده است؟ 🔹 بنابراین هر آنچه در جوامع غربی و دیگر کشورها، مشاهده می کنیم که موجبات رفاه و زندگی بهتر مردم را فراهم آورده است، حکومت اسلامی که مبنای آن اسلام است، نه تنها مانع از استفاده از آن نیست، بلکه به آن سفارش نیز می کند؛ پس برای استفاده از دستاوردهای جوامع دیگر، لزومی ندارد که بخواهیم اسلام را از مبنای حکومت کنار بگذاریم، بلکه باید گفت آنچه باعث رسیدن غربی ها و دیگران به این دستاوردها شده، چیزهایی است که در خود اسلام توصیه شده یعنی عمل به «عقل» و «نظم» و «علم». 🟡 اگر درست دقت کنیم و در هر مورد بررسی کنیم، مشاهده می کنیم که خرابی ها و نابسامانی های موجود در جامعه ما، مربوط به جاهایی است که برخلاف اسلام عمل شده است، اگر اختلاس و دزدی ای بوده، کاری است که همه میدانیم بر خلاف اسلام است. اگر بی توجهی به مردم و به فقرا بوده، همینطور. خلاصه هرجا مشکلی هست، مربوط به جاهایی است در نهایت، با اسلام، تعارض دارد. 🟥 یک نکته مهم که کم گفته می شود و بلکه برعکس تبلیغ می شود، این است که جوامع غربی، علیرغم تبلیغات چشمگیر که در مورد آنجا می شود، مشکلات بسیاری دارند که گفته نمی شود و پنهان می شود، از جمله فشار اقتصادی بالایی که بر قشر متوسط به پایین آن جوامع وجود دارد و خود ساکنین آنجا، بعضا روایت می کنند، یعنی آنان، در رفاهی که گفته می شود، نیستند و مشکلات فرهنگی و آمار بالای بزهکاری که آنانکه از آنجا تعریف می کنند، کمتر بیان می شود و بعضا پنهان نیز می شود. ✅ بنابراین، راه اصلاح جامعه، نه تنها کنار گذاشتن اسلام نیست، بلکه درست شدن و به صلاح آمدن جامعه، زمانی صورت می گیرد که به اسلام برگردیم و به آن عمل کنیم. ✍️ کانال پاسخ به شبهات https://eitaa.com/pasokh_b_shobahat