دوست داری چی بگم رفیق؟ داریم عادت می‌کنیم دیگه... غیر از اینه مگه؟ اونا دارن عادت میکنن به بی‌حجاب بودن؛ ما هم داریم عادت میکنیم که یه عده هستن که میتونن حجاب نداشته باشن... میتونن دیگه! مهم فقط اینه که «در عمل» میتونن... تذکر شنیدن یا نشنیدن‌شون دیگه چه اهمیتی داره؟ مهم اینه که با تذکر و بی‌تذکر، «عملا» می‌تونن... بقیه چیزا دیگه مهم نیست صدبار گفتیم کسی گوش نداد: تا وقتی یه عده «میتونن» بی‌حجاب باشن؛ اولا حجاب، واسه همه اختیاری شده؛ ثانیا هیچ طرح و برنامه‌ای از بی‌قاعده گرفته تا باقاعده فرقی ایجاد نمیکنه... با همین فرمون یه چند وقت دیگه کسی حوصله‌ی خوندنِ اخبار بی‌حجابی رو هم نداره؛ واسه چی بخونه؟! چه چیزی قراره عوض بشه؟ یکی میشه بگه «برنامه؛ بدون جدول زمانی» یعنی چی؟! اگه ما ندونیم فلان کار، چه زمانی به نتیجه میرسه؛ واقعا «برنامه» ریختیم براش؟! خدا پدر و مادر سردار رادان رو بیامرزه؛ انشاالله به آرزوی شهادتش برسه؛ شخصا مدیون طرح‌های امنیت اجتماعیش هستم؛ اراذل رو ایشون نشوند سرجاشون... ولی چه ایشون چه هرکس دیگه؛ کدوم بزرگواری قراره یه تاریخ اعلام کنه واسه رفع این درد مردم؟ کدوم مسئولی قراره به مؤمنین زمان بده و تعهد بکنه که «بعد از گذشت فلان مقدار زمان» حل میشه این بحران؟ هیچ مسئولی میاد برنامه‌ی زمانی بده؟ هیچ مسئولی حاضره گردن بگیره که تا فلان زمان، دیگه کسی توی ایران «نمیتونه» هم بی‌حجاب باشه هم هزینه نده؟ هیچ مسئولی هست که بگه «اگه بی‌حجابی تا فلان تاریخ جمع نشد من استعفا میدم»؟ هیچ مسئولی هست که بگه «تا بی‌حجابی ادامه داره من حقوق نمیگیرم یا مثلا حقوقِ نصفه میگیرم چون خودم رو مقصر میدونم توی این وضع»؟ هیچ مسئولی هست که اعلام کنه «تا وقتی من مسئول هستم با تمام قوا بی‌حجاب‌ها رو از حقوق اجتماعی‌شون محروم میکنم»؟ اصلا اینا هیچی... داداش هیچ مسئولی هست که حداقل همزبونی بکنه با دردمندان؟! مثلا بگه «من خودم که توی خیابونا میرم زجر میکشم از بی‌حجابی...» همین... مسئولی هست که همین یه جمله رو بگه؟! اصلا چندتا مسئول سراغ دارید که گفته باشه «من از بی‌حجابی متنفرم؟» چندتا؟! بنظرتون ما نمی‌فهمیم «الزامی بودنِ حجاب» پای مشکلات دیگه‌ی این مملکت ذبح شده؟ بنظرتون ما هنوز نگران چیزی هستیم که تکلیفش تموم شده؟ مگه ما عقل نداریم؟! خوب داریم دیگه! داریم می‌بینیم که قضیه تموم شده.. ما میفهمیم که حجاب، خرجِ وضعیت اقتصادی کشور شده... «رعایت نشدنِ حجاب» داره تحمل میشه؛ چون مردم مشکلاتِ اقتصادی دارن ما اینو خوب میفهمیم دیگه درد ما ولی اینه که «دیگه چه چیزایی قراره تحمل بشه؟» یعنی این «مشکلات اقتصادی» قراره چه چیزای دیگه‌ای رو تحمل‌پذیر کنه واسه ما؟ نکنه قراره آش و با جاش بدیم بره چون مردم مشکلات اقتصادی دارن؟!! این سئوال، و این نگرانی... نامعقوله وجدانا؟ . ✍محمدحسین