بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم
#تفسیر_قرآن_جلسه_۳۱
نام سوره: یونس
شماره آیه:《۳۱》
قُلْ مَن يَرْزُقُكُم مِّنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ أَمَّن يَمْلِكُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَ مَن يُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَ يُخْرِجُ الْمَيِّتَ مِنَ الْحَيِّ وَ مَن يُدَبِّرُ الْأَمْرَ ۚ فَسَيَقُولُونَ اللَّهُ ۚ فَقُلْ أَفَلَا تَتَّقُونَ
بگو: «چه کسى شما را از آسمان و زمین روزى مى دهد؟ یا چه کسى مالک (و خالق) گوش و چشمهاست؟و چه کسى زنده را از مرده، و مرده را از زنده بیرون مى آورد؟ و چه کسى امور (جهان) را تدبیر مى کند؟» بزودى (در پاسخ) مى گویند: «خدا»،بگو: «پس چرا تقوا پیشه نمى کنید (و راه شرک مى پویید)؟
#تفسیر_آیه
چه کسى شما را روزى مى دهد؟
در این آیات، سخن از نشانه هاى وجود پروردگار، و شایستگى او براى عبودیت به میان آمده، و بحث هاى آیات گذشته را در این زمینه تعقیب مى کند.
نخست مى فرماید: به مشرکان و بت پرستانى که در بیراهه سرگردانند بگو: چه کسى شما را از آسمان و زمین روزى مى دهد ؟ (قُلْ مَنْ یَرْزُقُکُمْ مِنَ السَّماءِ وَ الأَرْضِ).
رزق به معنى عطا و بخشش مستمر است، و از آنجا که بخشنده تمام مواهب در حقیقت خدا است، رازق و رزّاق به معنای حقیقى، تنها بر او اطلاق مى شود.
و اگر این کلمه در غیر مورد او به کار رود، بدون شک جنبه مجازى دارد، همانند آیه ۲۳۳ سوره بقره که در زمینه زنان شیرده مى گوید: وَ عَلَى الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَ کِسْوَتُهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ: پدران موظفند زنانى که فرزندانشان را شیر مى دهند، به طور شایسته روزى دهند و لباس بپوشانند .
این نکته نیز لازم به یادآورى است که: بیشتر روزى هاى انسان از آسمان است.
باران حیات بخش از آسمان مى بارد.
و هوا که مورد نیاز همه موجودات زنده است نیز بر فراز زمین قرار گرفته.
و از همه مهم تر، نور آفتاب که بدون آن هیچ موجود زنده و هیچ گونه حرکت و جنبشى در سرتاسر زمین وجود نخواهد داشت، از آسمان است، و حتى حیوانات اعماق دریاها از پرتو نور آفتاب زنده اند; زیرا مى دانیم:
غذاى بسیارى از آنها، گیاهان بسیار کوچکى است که در لابلاى امواج، در سطح اقیانوس، در برابر تابش نور آفتاب رشد و نموّ مى کند، و قسمت دیگرى از آن حیوانات، از گوشت دیگر حیوانات دریا، که به وسیله آن گیاهان تغذیه شده اند استفاده مى کنند.
ولى زمین، تنها به وسیله مواد غذائى خود، ریشه گیاهان را تغذیه مى کند، و شاید به همین دلیل است که در آیه فوق، نخست سخن از ارزاق آسمان، و سپس ارزاق زمین به میان آمده است (به تفاوت درجه اهمیت).
آنگاه به دو قسمت از مهم ترین حواس انسان، که بدون آن دو، کسب علم و دانش براى بشر امکان پذیر نیست اشاره کرده مى فرماید: بگو چه کسى است که مالک و خالق گوش و چشم و قدرت دهندهٔ این دو حسّ آدمى است ؟ (أَمَّنْ یَمْلِکُ السَّمْعَ وَ الأَبْصارَ).
در واقع در این آیه، نخست به نعمت هاى مادّى، و بعد به مواهب و روزى هاى معنوى، که بدون آنها نعمت هاى مادّى فاقد هدف و محتوا است اشاره شده.
کلمه سمع مفرد به معنى گوش و ابصار جمع بصر به معنى بینائى و چشم است.
در اینجا این سؤال پیش مى آید که: چرا سمع در همه جا در قرآن مفرد ذکر شده، اما بصر گاهى به صورت جمع، و گاهى به صورت مفرد آمده؟
پاسخ این سؤال را در جلد اول، ذیل آیه ۷ سوره بقره ذکر کرده ایم.
پس از آن، از دو پدیده مرگ و حیات ، که عجیب ترین پدیده هاى عالم آفرینش است سخن به میان آورده، مى گوید: و چه کسى زنده را از مرده، و مرده را از زنده خارج مى کند ؟ (وَ مَنْ یُخْرِجُ الْحَیَّ مِنَ الْمَیِّتِ وَ یُخْرِجُ الْمَیِّتَ مِنَ الْحَیِّ).
این همان موضوعى است که، تا کنون عقل دانشمندان و علماى علوم طبیعى، و زیست شناسان در آن حیران مانده، که چگونه موجود زنده از موجود بى جان به وجود آمده است؟
آیا چنین چیزى که تلاش و کوشش مداوم دانشمندان تا کنون در آن به جائى نرسیده است، مى تواند یک امر ساده، و وابسته به تصادف، حوادث رهبرى نشده، و بدون برنامه و هدف طبیعت بوده باشد؟
بدون شک پدیدهٔ پیچیده و ظریف و اسرارآمیز حیات، نیازمند به علم و قدرت فوق العاده، و عقل کلّى است.
او نه تنها در آغاز، موجود زنده را از موجودات بى جان زمین آفریده است، بلکه علاوه بر این، سنت او بر این قرار گرفته که: حیات نیز جاودانى نباشد، و به همین جهت مرگ را در دل حیات آفریده، تا از این طریق، میدان را براى دگرگونى ها و تکامل باز گذارد.