ابن زیاد که در برابر منطق محکم و استدلال امام(علیه السلام) درماند، همانند همه جباران و زورمداران تاریخ به تهدید متوسل شد، گفت:
«تو چگونه جرأت می کنی سخن مرا پاسخ گویی؟ ببرید او را، گردنش را بزنید!»
در اینجا نوبت زینب کبری(سلام الله علیها) بود، تا از جان امام سجاد(علیه السلام) در برابر ابن زیاد – آن موجود درنده لجام گسیخته ای که غرور، نخوت و خونریزی سراسر وجودش را فرا گرفته بود – حمایت کند.
پس از صدور فرمان کشتن امام(علیه السلام) زینب کبری(سلام الله علیها) فرزند برادر را در آغوش گرفت و فرمود:
«ای زاده زیاد! آیا آنچه از ما کشتی برای تو کافی نیست؟ به خدا سوگند! من از او جدا نمی شوم!اگر او را می کشی، من نیز با او کشته خواهم شد!».
از همین رو، ابن زیاد از تصمیمش منصرف شد.
📚تاریخ طبری، ج۲، ص۲۴۳
حضرت
#زینب سلام الله علیها
#بانوان_بهشتی
┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┅┄┄
🧕
@banovanebeheshti
┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┄┄