داستان هایی از کرامات حضرت معصومه سلام الله علیها
فداها ابوها
🌹آیت الله سید نصر الله مستنبط از کتاب «کشف اللئالی » نقل فرموده که روزی عده ای از شیعیان وارد مدینه شدند و پرسشهایی داشتند که می خواستند از محضر امام کاظم(علیه السلام) بپرسند. امام(علیه السلام) درسفر بودند، پرسشهای خود را نوشته به دودمان امامت تقدیم نمودند، چون عزم سفر کردند برای پاسخ پرسشهای خود به منزل امام(علیه السلام) شرفیاب شدند، امام کاظم(علیه السلام) مراجعت نفرموده بود و آنهاامکان توقف نداشتند، از این رو حضرت معصومه(سلام الله علیها) پاسخ آن پرسشهارا نوشتند و به آنها تسلیم نمودند، آنها با مسرت فراوان ازمدینه منوره خارج شدند، در بیرون مدینه با امام کاظم(علیه السلام) مصادف شدند و داستان خود را برای آن حضرت شرح دادند.
🌹هنگامی که امام(علیه السلام) پرسشهای آنان و پاسخهای حضرت معصومه(سلام الله علیها) راملاحظه کردند، سه بار فرمودند: «فداها ابوها» «پدرش به قربانش باد.» باتوجه به این که حضرت معصومه(سلام الله علیها) به هنگام دستگیری پدر بزرگوارش خردسال بود،این داستان از مقام بسیار والا و دانش بسیار گسترده آن حضرت حکایت می کند
#حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
#بانوان_بهشتی
┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┅┄┄
🧕
@banovanebeheshti
┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┄┄