این داستان درسته و از معجزات پیامبر است که به صورت متواتر معنوی نقل شده برخی می گویند چنین معجزاتی از امور محال است و مورد قبول ما نمی باشد . اینان توجه ندارند که معجزه به معناى انجام یک محال عقلى نیست، زیرا محال عقلى (خواه محال ذاتى باشد مانند اجتماع و ضدین در محل واحد و در زمان واحد، یا محال بالغیر مانند کارى که وجود آن سرانجام منتهى به یک محال عقلى مى شود) به حکم عقل غیر ممکن است، یا به تعبیر دیگر از دایره قدرت بیرون باشد، یعنى اصولًا به کاربردن کلمه «قدرت» در مورد آن بى معناست، مثل اینکه پیامبرى بخواهد در آنِ واحد چیزى موجود باشد و موجود نباشد، و یا صخره عظیمى را در پوست یک تخم مرغ جا دهد بى آنکه صخره کوچک شود یا تخم مرغ بزرگ گردد، این گونه پیشنهادها در درون خود تضادى را پرورش مى دهد، یعنى خود پیشنهاد غلط است و در حقیقت مفهومش این است که انسان چیزى را بخواهد و نخواهد (دقت کنید). ❕بنابراین محالات عقلى نه در بحث اعجاز و نه در هیچ بحث دیگرى قابل طرح نیست، آنچه قابل طرح است محال عادى مى باشد، بنابراین معجزه فقط یک محال عادى است. یعنى طبق روال معمولى قانون علت و معلول چنین چیزى با اسباب و شرایط معمولى و با نیروى انسانى قابل نمى باشد، ولى هیچ مانعى ندارد که با نیروى الهى حاصل گردد مانند معجزاتی که ذکر شد. پیام قرآن ج ۷ ص ۲۷۰