یکی از ویژگیها
«بدون ترس و دلهره» بود ✌🏼
بابا یه گلدون بزرگ خریده و گذاشته کنار خونه، پسر تا که گلدونو دید رفت یه ظرف ماستی برداشت و توش از گلدون خاک ریخت و بعدم یکمی آب... 🪣 به به بریم گِل بازی 🤩
دو نوع برخورد با این کار بچه رو بخونیم 👇🏼
#خانواده_اول
پسر مشغول گِل بازیه و قصد داره یه خونه باحال با این گِلها درست کنه، اما همین که سرشو میاره بالا یه قامت بلند عصبانی رو مقابل خودش میبینه 😣
خیلی میترسه و وقتی با فریاد پدر مواجه میشه ترسش چند برابر میشه...
پسر رفت یه گوشه نشست به گریه کردن...
که مادر از راه رسید و لباس گلی پسرش رو دید، او هم حسابی با بچه دعوا کرد که چرا لباسات گلی شده و...
پسر میره تو اتاقش میشینه و به گریه کردن ادامه میده...
البته منتظر یه فرصته تا دوباره کارش رو تکرار کنه، حتی با ترس و دلهره...
#جلد4_مندیگرما
🌧
@baran_bash