سلام بر شهید کربلا: 🔸دوگانه‌های اخلاقی، بیگانه‌های اخلاقی اخلاق و اخلاق‌مداری از گزینه‌هایِ روی میزی است، که در دستگاه روحانیت هیچ‌ آن و هیچ‌گاه برداشتنی و کنارماندنی نیست و نخواهد بود. زی‌طلبگی همان اسم‌ِ رمزی است که بارها و بارها از السنه مبارک علما و مراجع بزرگوار شنیده شده، و همان موتور محرّک و آفتابی است که دیدنش و چشیدنش، مردمان زیادی با طرز تفکرهای گوناگون را، به سوی دین‌پسندی و دین‌خواهی سوق داده، و همان چیزی است که در گذشته‌های میانی عملش بود و حالا فقط گفتارش؛ و ای کاش توصیه‌ها و گفتارهای اخلاقی، فقط در گفتارهای اخلاقی باقی می‌ماند، ولی افسوس و صد افسوس که گفتارهای اخلاقی _در دستگاه معنویت_ با سرعت به سوی تناقض‌های اخلاقی می‌شتابد؛ تا آن‌جا که این دوگانه «سخن و عمل» در دید مردم و حتی طلبه‌ها نمایان است. «یادم می‌آید دو‌‌ سه روزی بود به دلیل کسالت و ضعف جسمانی شدید در کلاس درس حاضر نشدم، وقتی به کلاس آمدم، پس از اطلاعِ استاد از جریان بیماری، ایشان در مقام کنایه شروع به نصیحت و داستان‌هایی از علمای سلف کردند، که آن علما با فلان احوالاتِ بیماری و مشکلات به کلاس می‌آمدند اما تو چرا.... با این‌که‌ حال جسمانی‌ام در آن چند روز بسیار ناگوار و نایِ رفتن هم نداشتم، با این توصیه روبرو شدم، از قضا استاد کلاس چند روز پس از این اتفاق، دو سه روزی به کلاس نیامدند؛ وقتی که ایشان تشریف‌فرما شدند، بچه‌های کلاس علت نبودن را جویا شدند، ایشان گفتند: چند روزی کسالتی عارض شد.»؛ و این نمونه‌ای بود از دوگانه‌های «سخن و عمل»، آن هم به سبکِ «آن‌چه عیان است چه حاجت به بیان است». اینکه چرا اخلاق و اخلاق‌مداری در حوزه‌های علمیه، آن هم در نگاه طلاب علوم دینی به انزوا کشیده شده، صد البته که دارای چراهای گوناگون و قابل بحث و بررسی است؛ اما قطع به یقین یکی از فرآیند‌های کاهشِ اخلاق‌مداری را بایستی در همین «تناقضات رفتاریِ حاضرانِ حوزوی» جست‌وجو نمود. گاهی انسان‌ها از آن‌چه می‌گویند و می‌جویند کمتراند، و این کمتر بودن نباید آنان را به بیشتر نشان دادن و بیشتر گفتن بکشاند؛ چرا که اگر بیش از آن‌چه هستیم بگوییم قطعا راه بی‌اخلاقی را می‌جوییم! به دلیل آن که اولین و ابتدایی‌ترین مسئله اخلاقی «صداقت» است؛ که ترجمه اصطلاحیِ صداقت، همان عدم تناقض در گفتار و عمل است. والسلام. ✍ علی کردانی @baraneghalam 🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸