دنیای جرقه‌های یهویی 📝 گاهی پیش میاد ، چند روز متوالی، ذهنتون در گیر نوشته‌هایی هست که تمومش کردید. در همون دنیا سیر می‌کنید و نمی‌تونید مطلب جدیدی بنویسید! شنیدم یکی از علماء همیشه مدادش، پشت گوششون بوده! علت رو پرسیدن و ایشان گفتن: (می‌ترسم در طول روز، وقتی که نکته و مطلبی به ذهنم می‌رسه، مدادم همراهم نباشه و مطلب رو از دست بدم! ) این تجربه‌ای هست که، منم به اون رسیدم وحالا ی دفتر و قلم روی پیشخوان آشپزخونه دارم که احیانا اگر جرقه‌ای حاصل شد به کاغذ انتقالش بدم. گاهی کلماتی به ذهنتون می‌رسن که، با مطالب بعدی که به نظرتون می‌رسه، هیچ ربطی ندارن و کاملا از هم گسیخته و جدا هستند، اما نکته اینجاست که هر کدوم از کلمات می‌تونن دنیایی از جملات جدید رو خلق کنن. قدر جرقه‌های یهویی رو بدونید! https://eitaa.com/barannevesht58