اون موقع ها که ما بچه بودیم، حتی سینک ظرفشویی دوتایی نبود،تو مهمونیای فامیلی مون که ظرف و ظروف زیاد بود، از اون لگن قرمز گنده ها میاوردن، توش آب و کف درست میکردن، یکی می‌نشست زمین کف مال میکرد،میداد طبقه بالا آبکشی میکردن. آبکش ها ریز ریز غیبت میکردن، تا یه هفته بعد همیشه انگشتری، ساعتی چیزی جا میموند. جدیدترین اخبار مخابره میشد. همون موقع یکی از آقایون داوطلب میشد سفره رو پاک کنه و خانومش مزه می‌ریخت که: تو خونه از این کارا نمیکنی!! ما بچه ها هم مشغول ترکوندن یه اتاق بودیم و اصلا نیمفهمیدیم کی این چند ساعت گذشته و دارن کاپشن و کلاه تنمون میکنن. الان نهایت ظرفی که برای یه مهمونی کثیف بشه 6-7 تا دونه‌ بشقاب و 2-3 تا دیسه، ن هیچ صدای حرف زدن و شلوغ کردن بچه ای نمیاد، یکی چرت میزنه، یکی سرش تو گوشیه، پسرا میپیچونن به گردش خودشون برسن، خبر خاصیم نداریم، یعنی اگه داشته باشیمم نه کسی حال گفتن داره، نه کسی حال شنیدن خلاصه که برکت از مهمونیامون رفته... @bartarinhax