بصائر رسانه 🧕🇵🇸
از استاد پرسیدم موبایل دارید؟ گفت: بله شماره‌اش رو گرفتم. هر وقت زنگ میزدم خاموش بود! یه روز باهاش ل
ما آزادتریم یا انسانی در ۳۰۰ یا ۷۰۰ سال پیش؟ همیشه از خودم می‌پرسم شیخ انصاری چطور تمام زندگی‌اش را رها کرد و قدم در سفری گذاشت که نه مقصدش معلوم بود و نه مسافتش و نه مدت زمانش؟! مرتضی از دزفول به بروجرد رفت، از آنجا به اصفهان، از آنجا به کاشان... صاحب‌دل فرزانه‌ای را گوشه‌ای از کویر پیدا کرد و سه سال همانجا ماند تا بیاموزد. همانطور که سعدی، همانطور که غزالی، همانطور که مولوی، همانطور که ملاصدرا... آزاد و رها، هزاران فرسخ را بدون معلوم کردن هدف طی می‌کردند؛ بدون ویزا، بدون بیمه، بدون اینکه در دسترس باشند، بدون رزرو بلیط و هتل... بدون محاسبه‌ی جایگاه و سود و زیان و بدون دغدغه‌ی بازنشستگی و حساب بانکی... حالا ما بیمه و حساب بانکی و امکان رزرو اینترنتی بلیط و هتل و فاند و گرنت و... را داریم، ولی مثنوی معنوی، اسفار اربعه، رسائل و مکاسب، بوستان و گلستان، کیمیای سعادت و هیچ چیز دیگری شبیه به آن نداریم.‌ گمان می‌کنیم آزادتریم، ولی گویی مدرنیته بزرگترین زندان تاریخ بشر را ساخته، زندانی با خوراک نیهیلیسم.