کعبه در آمدنش لحظه‌شماری می‌کرد صحن را از قدمش آینه‌کاری می‌کرد عشق ظاهر شد و گِردش به طواف آمده است ناگهان رکنِ یمانی به شکاف آمده است عشق را در دلِ یک جمله‌ی کوتاه بگو: اَشْهَدُ أَنَّ عَلِیاً وَلِی اللّه بگو نامِ او هلهله‌ی شادیِ اهلِ فلک است خاکِ‌نعلینِ علی سرمه‌ی چشمِ ملک است