#پدرانه
کعبه در آمدنش لحظهشماری میکرد
صحن را از قدمش آینهکاری میکرد
عشق ظاهر شد و گِردش به طواف آمده است
ناگهان رکنِ یمانی به شکاف آمده است
عشق را در دلِ یک جملهی کوتاه بگو:
اَشْهَدُ أَنَّ عَلِیاً وَلِی اللّه بگو
نامِ او هلهلهی شادیِ اهلِ فلک است
خاکِنعلینِ علی سرمهی چشمِ ملک است