🔸
عطر صبح
یک آسمان، در کوهها انگار گم شد
آرام قلب بیکسان اینبار گم شد
چشمانمان روشن به او شد در شبی سرد
یک صبح اما در هوای تار گم شد
آنکس که در آورد از پا خستگی را
بیآن که باشد پشت میز کار، گم شد
فرسوده از زخم دل و ما گرم دنیا
او در سکوت داغ، بی هشدار گم شد
در رد تطهیر رقیبانش همین بس
انکارشان در پرسهی اقرار گم شد
از کوه میگویم، زمان روضهای نیست
اما نه وقتی پیش چشم یار گم شد
✍ مرضیه قاسمعلی
💫💫💫
🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻
🥊 باشگاه طنز |
@bashgahtanz