سلام دوستان
مهمون امروزمون داداش علی هست🥰✋
*سردارے که بیسیم دشمن را با دندان جوید*💫
*سردار شهید علیرضا موحد دانش*🌹
تاریخ تولد: ۲۷ / ۶ / ۱۳۳۷
تاریخ شهادت: ۱۳ / ۵ / ۱۳۶۲
محل تولد: تهران
محل شهادت: عراق
🌹همرزم← حضور اشتباهی در چادر دشمن و قطع دست🥀 عملیات « بازی دراز» بود. صبح عملیات، حاج علی برای بیدار کردن بچهها، به سمت یکی از چادرها رفت💫 *غافل از اینکه شب قبل دشمن پاتک زده، چند تا از چادرها را گرفته بودند* وقتی حاجی وارد چادر شد، سربازان دشمن او را به رگبار بستند💥 خیلی سریع پشت یکی از صخرهها سنگر گرفت، *اما لغزش پا روی ریگها باعث سقوط او شد و در اثر اصابت سر به تخته سنگی، برای مدتی بیهوش شد*🥀 پس از به هوش آمدن، دشمن نارنجکی را به سمت او پرتاب کرد💥 حاج علی که قصد داشت نارنجک را به سمت دشمن بازگرداند، *آن را در دست گرفت اما نارنجک منفجر شد💥 و دستش را از مچ قطع کرد🥀* ولی بعد از جانبازی باز هم به جبهه برگشت🕊️ مادرش← لحظه شهادت علی که زخمی شده بود، در آخرین لحظات به سختی خودش را به بیسیم دشمن رسانده، *سیم آن را با دندان جوید تا مانع ارتباط آنان با عقبه گردد💫* پس از قطع سیم که دشمن متوجه این کار علی شد🥀 *او را به رگبار بستند*🥀🖤 حدود چند ماه بعد از شهادت *دخترش به دنیا آمد*🌷 و پیکرش همانطور که آرزو داشت پس از مدتها، به وطن بازگشت🕊️🕋
*سردار شهید علیرضا موحد دانش*
*شادی روحش صلوات*💙🌹
Zeynab:Roos..🖤💔
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊
@baShoohada 🕊