رفاقت با شهدا
*۶ گلوله تا پرواز*🕊️ *شهید حسن قاسمی دانا*🌹 تاریخ تولد: ۲ / ۶ / ۱۳۶۳ تاریخ شهادت: ۱۹ / ۲ / ۱۳۹۳ محل تولد: مشهد محل شهادت: حلب / سوریه 🌹شهید مصطفی صدر زاده← هشت نفر بودیم و نام عملیات را امام رضا(ع) نامگذاری کردیم🌷ساعت 10 شب وارد آن ساختمان هشت طبقه‌ای شدیم. طبقه اول را آزاد کردیم💫میخواستیم وارد خانه بعدی شویم که پرسیدند "مین مین؟" یعنی چه کسی هستید؟ حسن هم در پاسخ گفت: *انا شیعه امیرالمومنین(ع) و شیعه فاطمه الزهرا(س) و شیعه زینب کبری(س)*🌷 درگیری‌ها شروع شد💥هر دو به سمت هم نارنجک می‌انداختیم. حسن گفت مصطفی تو فرزند داری بمان من میروم🕊️ دو نارنجک برداشت و رفت و گفت: سید آتش بریز. *ابتدا صدای رگبار، بعد صدای انفجار نارنجک و سپس صدای ناله‌ای آمد و دیگر سکوت همه جا را فرا گرفت*🥀حسن را صدا کردم اما جوابی نشنیدم. خودم ترکش خورده بودم و نمی‌توانستم به داخل بروم🥀 به 2 نفر سپردم بروند حسن را بیاورند. یکی از آن‌ها وقتی وارد واحد شد، بدون اینکه متوجه شود پایش را روی دست حسن می‌گذارد🥀حسن با لهجه شیرین مشهدی میگوید: برادر پات رو بردار🌷 *او بر اثر رگبار ۶ تیر خورد🥀چند تیر به بازو🥀زیر قلب🥀پهلوهای چپ و راست🥀و ناف او🥀اصابت کرد*🖤و به شهادت رسید🕊️و در سالروز وفات حضرت زینب(س) به خاک سپرده شد🕊️🕋 *مدافع زینب(س)* *شهید حسن قاسمی دانا* *شادی روحش صلوات* 🥀🥀🥀🥀 🕊 @baShoohada 🕊