ای همیشه جاودان در آسمان یاد ما ای نشان بی بدیل میهن آباد ما ای به سرمنزل رسیده، چیست با جاماندگان وعده ی دیدار تو در واپسین میعاد ما حاسدان عیب از تو می جویند، بغضم تازه شد ما که خاموشیم ،خون تو است در فریاد ما آه ابراهیم از آتش برون آ یک زمان در کنار حضرت حجت بکن امداد ما با تو در آتش زبانم سوخت وقتی که شنید رهبرم از سوختن می گفت در بیداد ما این که من سایه نشینم عیب از خورشید نیست زنگ در آیینه چیزی نیست جز ایراد ما لب فرو بستی ولی نام بلندت می رود گل کند روی لبان غزه ی آزاد ما