⌛️نگاهی به گذشته و خاطره انگیز ترین روز ها 💡شما را نمی‌دانم اما من دلم لک زده برای نشستن روی رمل‌های فکه ، برای احساس دوباره‌ی نسیم که از لابلای نیزار‌های مشرف به فاو بر گونه‌هایم بورزد ، برای آب گل‌آلود هور ، برای انعکاس نورِ آفتاب بر گنبد طلاییِ طلاییه ، برای احساس غربت و تنگی‌سینه در کانال کمیل ، برای دو رکعت نماز شکسته با دل شکسته در شلمچه ، برای سوز آخر زمستان و وضو گرفتن برای نماز جماعت صبح در معراج دوکوهه ، برای یکبار دیگر دست بر سینه گذاشتن و نگاه پر حسرت به سیم خاردار‌های تپهٔ‌ سلام. این‌ها را که می‌گویم ؛ قلبم طوری به تپش می‌اُفتد که انگار از منی که یکسال از یارانِ آسمانیِ زمین دور بوده‌ام مشتاق‌تر و سرشکسته‌تر است. من سینه‌ام تنگی و دلم بی‌قراری می‌کند برای احساس مهرِ مادریِ زهرا(سلام‌الله‌علیها) در سراسر منطقه می‌خواهم باز سر بر زانویش بُگْذارم و از او بخواهم که مرا از خود برهاند و به خود برساند . 🙃رفیق آماده سفر هستی...!؟ •بوی بهشت ،از خاک این دیار به مشام می‌رسد • با ما همراه شوید... 🔸https://eitaa.com/basij_pbi1 🔹http://zil.ink/basij_pbi