این داستان اما عباسی دیگر با نام ، قهرمانی از دیار مدافعان حرم، از مریدان قمر بنی هاشم و دلسوختگان (س) همانی که دل و جان را فدای کرده بود و تا ندای اذان میشنید، دعوت پروردگار را با آغوش باز پذیرا میشد؛ حتی زمانی که به سن تکلیف نرسیده بود صبح ها این صدای مناجات او بود که در فضای خانه میپیچید. متعهد شده بود به قرائت پس از نماز صبح و تا آنجا که میتوانست برای مولایش امام زمان دلبری میکرد. حتی دور بودن محل برگزاری نماز جمعه هم مانع پرداختن او به این امر خدایی نبود؛ مسیرش را برگزیده بود و در این راه با انجام و مستحبات خودرا ثابت قدم میکرد🙂 چتر دستگیری او، سقف میشد برسر همگان و او بود که در پاسخ به تمامی حرف ها تنها دل میسپرد به آیه قران و میگفت: «هر کس در راه خدا چیزی یا پولی قرض دهد، خداوند ۱۰ برابر به وی برمیگرداند» نهایت اما جسم خسته و بیتابش او را به سوریه کشاند؛ جایی که قرار بی قراری هایش شد. عباس وار جنگید، دفاع کرد و نگذاشت حتی لحظه ای قدوم نحس تکفیری ها به حرم عمه جان برسد✌️ اما آسمان او شد. آغوشش را به روی محمد باز کرد و اورا به دست (ع) سپرد... برای خدا بود و به سوی او پرکشید! این چنین است سرنوشت ‌‌و شیفتگان مکتب قمر ام البنین :) باشد که ما هم تا ابد دلسوخته بمانیم💔 📸شهید مدافع حرم 🗓تاریخ تولد: ۱۶ تیر ۱۳۶۸ 🗓تاریخ شهادت: ۱۶ مرداد ۱۳۹۶ 🕊محل شهادت : تدمر سوریه 🥀مزار شهید : گُتوند خوزستان 🚩شهدای مدافع حرم خوزستان 🆔 @basijiyanegomnam