🌷در سال ۱۳۴۸، طفلی پا به عرصه دنیا گذارد که والدینش او را «محمدحسین» نامیدند؛ تا همیشه الگوی او، آزادگی و جوانمردی حسین بن علی علیه السلام ـ باشد این طفل خردسال در دامان مادری عفیف تربیت شد که عشق شهادت و شهامت و عزّت و غیرت را در روح و جان کودکش جاری و ساری ساخت تا بتواند در آیندهای نزدیک، مسؤولیتی سنگین را بر دوش بگیرد. 👨‍🎓تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را با موفقیّت سپری کرد. همنشینی با خاک و کشاورزی، فطرت خداجوی او را متوجه دستهای پنهان آفرینندهای دانا و توانا کرده بود. زلال ایمان در دلش جاری بود و در دستهای کوچکش در قنوتی عارفانه به درگاه آن ذات لایزال، طرحی از پرواز بود. برای بارور کردن اندیشه های زلالش تصمیم گرفت وارد «حوزه علمیّه» شود و به همین منظور به «مدرسه علمیّه خان» در یزد رفت تا عطش جان خود را به بیکران معارف اسلامی فرو نشاند. 💠با آغاز جنگ تحمیلی، آن طلبه آگاه از مدتها پیش رشته های تعلق به دنیا را به دور افکنده بود؛ جان بر کف راهی جبهه شد تا از نظام نوپای جمهوری اسلامی دفاع کند. حضور مکرّر در آن فضای روحانی و شرکت در حمله های مختلف، نورانیّتِ چهره او را دوچندان کرده بود و برای نزدیکان مسلّم شده بود که خون پرواز در رگهایش به جوش آمده است و در عمق چشمانش طرحی از بهشت خدا موج میزند. 🌹 سرانجام در تاریخ ۱۶/۸/۶۱، در منطقه «موسیان» آن هنگام که باغبان لاله ها، عاشقان خمینی را گلچین مینمود، طراوت و زیبایی این لاله بهشتی، چشمان ملائکه را خیره کرد و به آستان دوست راهش دادند و عاشقانه به یار پیوست.