ففط یک تلفن ...
اشتباهی خونه یک خانم مسنی را☎️ گرفتم.
اومدم معذرت خواهی🙏 کنم.
که گفت:مینا جان تویی؟
گفتم ببخشید مادراشتباه گرفتم.
باز تکرار کرد میناجان تویی مادر؟
گفتم نه مادرجان اشتباه شد؛ ببخشید!
بار سوم که تکرار کرد دلم شکست
گفتم:اره مادرجان زنگ زدم احوالتون را بپرسم.
آن قدرذوق کردکه چشام خیس😭 شد.
بایه تماس دل مادرها وپدرها را شادکنید. آنها منتظرند ...
و اگر در بینمان نیستند با خواندن فاتحه ایی دلشان را شاد کنیم...
✅ یادمان نرود که اینان کسانی اند که احترامشان واجب؛[1] و یاد شان لازم
✅ یادمان نرود که اینان کسانی اند که خدا به حرمتشان دعایشان را مستجاب [2] می کند.
✅ یادمان نرود که اینان کسانی اند که جوانی خود را به پای ما پیر کردند.
✅ یادمان نرود که ....
⬅️ بیایید همین الان که این متن رو می خونید یادی ازشون کنیم...
هستید؟
یاعلی بسم الله
............
[1]. و پروردگار تو مقرر كرد كه جز او را مپرستيد و به پدر و مادر [خود] احسان كنيد. اگر يكى از آن دو يا هر دو، در كنار تو به سالخوردگى رسيدند به آنها [حتى] «اوف» مگو و به آنان پرخاش مكن و با آنها سخنى شايسته بگوى.» سوره اسرا آیه ۲۳
#داستانک #تلنگر