🔷 ۲۰ دی سالروز شهادت مظلومانه میرزا تقی خان امیرکبیر گرامی باد. 🔹حضرت آیت الله اراکی شبی خواب امیرکبیر را می بیند که او در عالم برزخ به جایگاه رفیعی دست یافته، از او سوال می کند: چون مظلوم کشته شدید و شهیدتان کردند به این مقام رسیدید؟ 🔹با لبخند گفت: خیر، مجدداً سؤال کرد: چون چندین فرقه ضاله را نابود کردید به مقام بالا و رفیع دست یافتید؟ گفت: نه! با تعجب پرسید پس راز این مقام چیست؟ جواب داد: هدیه مولایم حسین است! گفت چگونه؟ در حالی که اشک از چشمانش سرازیر بود گفت: آنگاه که رگ دو دستم را در حمام فین کاشان زدند؛ چون خون از بدنم می رفت تشنگی بر من غلبه کرد، لذا سر چرخاندم تا بگویم قدری آبم دهید؛ ناگهان یاد لب تشنه حسین (ع) افتادم. 🔹به خود گفتم میرزا! دو تا رگ بریدند این همه تشنگی! پس چه کشید پسر فاطمه زهرا (س) در دشت کربلا؟ حسین بن علی (ع) که از سر تا به پایش زخم شمشیر و نیزه و تیر بود! آبش ندادند! حال میرزا می خواهی آب طلب کنی؟ 🔹از عطش حسین(ع) حیا کردم، لب به آب خواستن باز نکردم و اشک در دیدگانم جمع شد. آن لحظه که صورتم را بر خاک گذاشتند امام حسین (ع) آمد و فرمود: ای امیرکبیر حالا که به یاد تشنگی ما ادب کردی و اشک ریختی؛ آب ننوشیدی این هدیه ما در عالم برزخ، باشد تا در قیامت جبران کنیم.» ♦️شهید امیرکبیر در کاشان دفن می‌شود و دو ماه پس از شهادت، وصیت‌نامه او پیدا می‌شود که در آن ایشان وصیت کرده بود که در کربلا به خاک سپرده شود و حال پیکر این شهید بزرگوار در حرم مطهر امام حسین (ع) دفن شده است. 🔸منبع: «خبرگزاری فارس، ۱۳۹۲/۸/۲۸»