🔴 مقاله خواندنی اندیشکده آمریکایی خاورمیانه: روسیه اسرائیل را به عنوان شریک استراتژیک ترجیحی نسبت به ایران نمی‌بیند 👁‍🗨 اندیشکده آمریکایی خاورمیانه در مقاله ای به بررسی اقدامات ایران و روسیه در سوریه و وضعیت رژیم موقت صهیونیستی پرداخته که مهمترین بندهای این مقاله بدلیل اهمیت موضوع در دو بخش منتشر میشود: 👈 بخش اول ▪️ناظران ایرانی استدلال می کنند که انفعال روسیه در حملات هوایی اسرائیل در سوریه نشان دهنده تمایل مسکو برای قربانی کردن منافع ایران در صورت مصلحت است. حتی ممکن است برخی فکر کنند که روسیه در سیاست خاورمیانه ای خود به سمت اسرائیل حرکت می کند. با این وجود، تصویر کلان روابط روسیه و ایران در دهه گذشته نشان دهنده همکاری امنیتی تهران و مسکو است که بر پایه ای قوی و قابل اعتماد استوار است و هر دو کشور از آن سود می برند. ▪️با سقوط حکومت‌های مستقر در جریان قیام‌های بهار عربی[اسلامی] در اوایل دهه 2010، روسیه با ایران علیه مخالفان بشار اسد در جنگ داخلی سوریه متحد شد. علیرغم اختلاف نظرها ، جمهوری اسلامی، روسیه و منابع آن را با برنامه ایدئولوژیک منطقه ای تهران هماهنگ کرد. ▪️به لطف حمایت هوایی روسیه، سوریه سنگ اصلی پل زمینی ایران به دریای مدیترانه باقی ماند. روسیه نه تنها سوریه را به عنوان منطقه ای برای همکاری کامل و مستمر با ایران تعریف کرد، بلکه نزدیک ترین متحد ایران (و دشمن اسرائیل) - حزب الله - را به عنوان یک نیروی پیشرو در سوریه به رسمیت شناخت. سید حسن نصرالله، دبیرکل حزب‌الله، در سخنرانی‌های خود بارها از روسیه به عنوان متحد یاد می‌کند . علاوه بر این، روسیه به طور دوره‌ای میزبان سایر گروه‌های شبه‌نظامی با نفوذ و همسو با ایران است که در خاورمیانه فعالیت می‌کنند. ▪️همکاری روسیه و ایران در سوریه ناشی از اهداف استراتژیک همگرا است. مسکو و تهران مشتاق حفظ متحد دیرینه خود اسد در دمشق در برابر تلاش های شورشیان برای سرنگونی رژیم او بوده اند. یک رژیم طرفدار غرب در دمشق، پایگاه نظامی، نفوذ سیاسی و منافع اقتصادی ایران و روسیه در سوریه را تهدید می کرد. روسیه و ایران با علم به این که نه حملات هوایی روسیه و نه نیروهای زمینی تحت حمایت ایران نمی توانند اهداف نظامی را به تنهایی انجام دهند، شراکتی را ایجاد کردند. همین رویکرد همکاری در بازسازی سوریه پس از جنگ حاکم است، اگرچه دو کشور بر سر بخش‌های مختلف اقتصاد سوریه با هم رقابت می‌کنند . ▪️نفوذ اجتماعی، اقتصادی و امنیتی ایران در سراسر سوریه از سال 2013 تا 2020 به میزان قابل توجهی افزایش یافته است. با این وجود، تصمیم گیرندگان در تهران هنوز بسیاری از جاه طلبی های خود را برای «محور مقاومت» برآورده نکرده اند. ایران امیدوار است با تکیه بر عراق و سوریه، یک کریدور زمینی اقتصادی از تهران به بیروت ، فارغ از اختلافات مذهبی درون منطقه ای، ایجاد کند تا نفوذ خود را به صورت مسالمت آمیز، همراه با تاکتیک های خشونت آمیزتر خود گسترش دهد. ایران همچنین به دنبال نهایی کردن خطوط انتقال نفت و گاز به مدیترانه است. کنترل تنگه باب المندب در خلیج عدن توسط جنبش حوثی های مورد حمایت ایران در یمن، تهران یک ابزار استراتژیک دیگر را برای رسیدن به دریای مدیترانه در اختیار خواهد داشت. ▪️تبدیل امنیت و نفوذ نظامی پرهزینه منطقه‌ای به یک «محور اقتصادی» پر جنب و جوش برای کارآفرینان ایرانی، تغییری در سیاست مورد نیاز ایران است. این افزایش حضور اقتصادی و مدنی منطقه‌ای به شدت توانایی اسرائیل را برای ضربه زدن به تأسیسات ایران بدون مجازات کاهش می‌دهد، زیرا روسیه در صورت غیرنظامی و غیر کشنده، احتمال کمتری دارد که با حملات به دارایی‌های ایران در سوریه مقابله کند. علاوه بر این، روسیه رویکرد انتقادی فزاینده‌ای در قبال حملات اسرائیل به خاک سوریه اتخاذ می‌کند و به سوریه کمک می‌کند تا حملات موشکی اسرائیل را با فرکانس بیشتری رهگیری کند. پایان بخش اول https://eitaa.com/Basir_MN