بوی چرم دهنه‌ی اسب آمیخته با بوی موهای دخترش... دستهایش به رغم وضوی صبح هنوزا آکنده از این دو عطر است... خنکای پگاه با اسبی تازه نفس. بر پهنه‌ی تاغزار تاخت می‌رود مردی با تیغ و کلمه امروز زنان صدقه کنار گذاشتند و دبیران نبشتند: مسلم پسر عقیل به سمت کوفه به راه افتاد...