! این بحث در ادامه ی موضوع محبته که چند روز پیش بهش پرداخته شد. لابه لای پیام ها اشاراتی شده بود به موضوع عشق و عاشقی... من احساس میکنم غالب این پیام ها متعلق به قشر نوجوونه ،بخاطر همین تصمیم گرفتم این چند خط و بنویسم. عشق درجه آخر محبته ما خیلی وقتا توهم عشق داریم ،خیال میکنیم عشقه اما شبیه عشقه نه خود عشق. عشق از شناخت میاد شناخت هم زمانبره پسر یا دختری که همو میبینن فکر میکنن عاشق شدن ، این احساس هیجان زود گذره... ما تو دوران سربازی خیلی از این موارد میدیدم ،طرف میومد میگفت من عاشق شدم میگفتم داداش عاشق چی؟ میگفت : ظاهرش خیلی ناز بود ! این ظاهر نهایتا یک سال یا دوسال میتونه طرفو نگه داره اگر اخلاق نداشته باشه شما عمرا بتونی تحمل کنی . جامعه ما اگر امروز به این روز افتاده برای همین که افتاده رو دور ظاهر پرستی ، ما ظاهر نفی نمیکنیم ظاهر هم در جای خودش خیلی مهمه اما اصل نیست. من احساس میکنم خیلی از پیام هایی که عزیزان محبت دارن اعتماد دارن میدن عشق نیست ، تب عشقه. پسری که دلبسته دختری شده و نگرانی از دست دادنشو داره تو این وضعیت فرهنگی و اقتصادی اول از خودش باید بپرسه عاشق چیش شده؟ نود و نه درصد جوابی جز ظاهر نداره این عشق ظاهری ، دوام آنچنانی نمیاره مگر اینکه سالها طرف و دورادور شناخته باشه و عاشق خصوصیات اخلاقیش شده باشه.