شب اعلام نتایج انتخابات یکی از سخت ترین شبهای عمرم بود
از اون شبایی که تحت فشاری و ساعت نمیگذره
از اون شبایی که چشماتو میبندی اما
هرکاری میکنی خواب به چشمات نمیاد
از اون شبایی دائم از این پهلو به اون پهلو میشی. از اون شبایی که هی بلند میشی
هی دراز میکشی
از اون شبا که اسید معدت میزنه بالا
مجبور میشی پا شی راه بری
از اون شبا...
از بعد از ظهر که خبر تائید تمام وزرا رو دیدم ، باز همون حس و حال و دارم
بلکه بدتر
تو سرم پر از سروصداست
پر از هیاهوعه پر از گلایه س
پر از بدو بیراهه
پر از خشم و نفرته
پر از حرفه
ولی دیگه فایده ای نداره
باید سوخت و سوخت و سوخت
البته دیگه چیزی هم نمونده
این هم به چشم بهم زدنی میگذره...
پناه میبریم به خدایی که پناه دلهای شکسته س
خدایا رمق و نایی نمونده💔
خدایا میگم
انصافه با این حال پاشم ظرفارو بشورم؟
چجوریه ظرفای کثیف زاد و ولد میکنن؟
سرتو برمیگردونی تکثیر میشن!
میگم آخدا شامو چه کنیم؟ با این حال اصلا صلاح نیست دست به آشپزی بشم؟
فکرم مشغوله شکر و نمک اشتباهی میریزم
یه چیز من درآوردی حال بهم زن در میادا!
میخوای به دل یکی از آشناها بندازی
دوتا قیمه هیئتی برداره بیاره؟ الکی دیگه خودمونو به زحمت نندازیم...
واقعا خانه داری چقدر سخته!
چی میکشن مادرا! الان که دقت میکنم
همه جا پره ارزنه! اسی کل خونه رو ارزن پخش کرده، ملت طوطی دارن ما هم طوطی داریم ! برای مردم از روی زمین آشغال جمع میکنه برای ما تخمه میشکونه
پوستشو تف میکنه از قفس بیرون!
میره تو جا دونیش بدو بدو میکنه تا ارزن
به دورترین قسمت خونه پخش بشه!
کی حالشو داره جارو برقی بکشه این موقع شب ؟ کاش مامان بود پناه میبردیم بهش
سرمونو رو پاش میذاشتیم یه چرتی میزدیم.
کاش بابا بود یخورده سر به سرش میذاشتیم تا از این حال و هوا در بیاییم.
اصلا میخوای بریم با موتور تو سکوت شب دور بزنیم بعد یکی بیاد بزنه بهمون درگیر بشیم بزنیم له و لورده ش کنیم یخورده آروم شیم؟ خدایا تو بگو چکار کنیم؟😂
نمیدونم این متن چرا سر از اینجاها درآورد
نمیدونم
هرچی بود خودش اومد
خل شدیم دیگه💔