🎍🎍🎍 بعد از آن فرمود حالا به سوی فرعون برو که او طغیان کرده است ««إذهَب إلی فرعون »» موسی از خدا خواست که برادرش هارون را وزیر او قرار دهد تا در راه رسالت کمکش باشد از خدا شرح صدر یعنی صبوری و استقامت خواست ««رَبّ ٱشرح لی صدری »» آسانی کار و باز شدن گره زبانش را خواست تا مردم سخنش را بفهمند ««وٱحلل عقدةً من لِسانی»» خداوند هم دعای موسی را اجابت کرد می گویند وقتی موسی کودکی بیش نبود ریش فرعون را کشید فرعون قصد جان او را کرد آسیه گفت او کودک است و نمی فهمد بین جواهر و آتش تشخیص نمی دهد دستور داد ظرفی از جواهر و ظرفی از آتش در برابر موسی گذاشتند موسی رفت که جواهر را بردارد جبرئیل او رابه سمت آتش هدایت کرد موسی باید در کاخ می بود و رشد میکرد بنابراین به سمت آتش رفت و قطعه ای آتش در دهان گذاشت و از همانجا لکنت زبان پیدا کرد برای همین از خدا خواست که برادرش به او کمک کند