🪵🪵 اما از مردم می ترسید ««تخشی الناس»» ولی شایسته تر است که از خدا بترسد پیامبر بیم داشت که مردم بر او خرده بگیرند چون در جاهلیت پسرخوانده را مثل پسر واقعی حساب می کردند و ازدواج با همسر او را خلاف می دانستند در صورتیکه اسلام آنرا مردودکرده بود و از طرفی در شأن پیامبر نمی دانستند که با یک زن مطلقهٔ برده ازدواج کند ولی به امر خدا این ازدواج صورت گرفت تا عملا سنت غلط شکسته شود پس هیچ مانعی در آنچه خدا واجب کرده بر پیامبر نمی باشد و بعد دو موضوع را قطعا بیان می کند که محمد پدر هیچ یک از مردان شما نبوده نه پدر زید بوده نه هیچ کس دیگر ،پسرخواندگی فقط یک قرارداد است و اینکه او خاتم پیامبران است ««خاتم النبیین»» ((ختم به معنی مهر کردن آخر نامه به وسیلهٔ انگشترهایی که روی نگین آن نقش داشت و به مفهوم پایان دادن به نوشته ها بود که به آن مُهر خاتم یعنی پایان دهنده می گفتند)) و حالا محمد ص خاتم انبیاء است چون او به بهترین نقطه کمال در صفات انسانی رسیده است و رسالتش کاملترین احکام و شریعت هاست