◼️▪️▪️ در آیات صفحه ۴۵۰ حالات معنوی و خدا دوستی ابراهیم و فرزندش اسماعیل را بیان می کند ابراهیم چند شب خواب دید که از طرف خدا به او دستور داده می شود که باید فرزندش اسماعیل را قربانی کند وقتی با اسماعیل در میان گذاشت اسماعیل گفت هر چه زودتر امر خدا را اجرا کن وقتی او را به قربانگاه میبرد به پدر گفت مرا محکم با طناب ببند که دست و پا نزنم و عاطفه پدری تو را تحریک نکنم کارد را تیزکن و به سرعت انجام بده تا فرمان خدا به زودی تحقق یابد ابراهیم وقتی مقام تسلیم فرزند را دید دریافت که خداوند به او فرزند صالحی داده است او را در آغوش کشید بر گونههایش بوسه زد هردو گریستند