🪴🪴 اما در آن روز چهره هایی خندان و زیباست و چهره‌هایی غم زده و در هم کشیده آنها می‌فهمند که عذابی شکننده در انتظارشان است ««فاقِرَة»» یعنی حادثه سنگینی که مهره های ستون فقرات را در هم میشکند برای همین به فقیر ،فقیر می گویند چون پشت او زیر بار فقر شکسته است در ادامه از لحظات احتضار سخن می گوید که چشم انسان در آستانه مرگ باز می شود و به وحشت می افتد و ایمان میاورد ولی ایمان بعد از وقت مقبول نیست اطرافیان دستپاچه می شوند و برای نجات این بیمار به دنبال پزشک می فرستند ««قیلَ مَن راق »» محتضر می‌داند که دیگر باید جدا شود ساق پاها به هم می پیچد و پیچیدن ساق به ساق کنایه از بیچارگی و عجز است به هر حال مسیر همه خلایق به سوی خداست اما منکر معاد ایمان نیاورد و آیات خدا را تصدیق نکردو نماز نگزارد و به خدا پشت کردو به سوی خانواده اش رفت و متکبرانه راه رفت پس خداوند آنها را تهدید می کند و می گوید عذاب الهی شایسته شماست««اولی لک فاولی» آیا ای انسان میپنداری بی هدف رها شدی ؟ آیا شما نطفه ای ناچیز نبودید خدا شما را سامان داد؟ آیا این خدا قادر نیست مردگان را دوباره زنده کند؟