🔻از قلب تهران نوشته‌ی یک مسافر عرب که در ایام جنگ در تهران است من واقعیت را آنطور که هست از خیابان‌های تهران مشاهده می‌کنم... این افراد توانایی شگفت‌انگیزی در مواجهه با بحران‌ها دارند. پلیس طبق معمول به کارش ادامه می‌دهد، پلیس راهنمایی و رانندگی به رهگذران لبخند می‌زند و مغازه‌داران طوری نشسته‌اند که انگار در دنیایی موازی هستند و با آنچه در بیرون می‌گذرد ارتباطی ندارند. کارمندان بی‌وقفه کار می‌کنند، مردم طوری در خیابان‌ها قدم می‌زنند که انگار برای پیاده‌روی بیرون رفته‌اند و مأموران بهداشت با پشتکار وظایف خود را انجام می‌دهند. در رستوران‌ها، پارک‌ها و مغازه‌ها، هیچ صحبتی از خطر قریب‌الوقوع یا تشدید جنگ نیست. شما اضطراب را در چهره مردم نمی‌بینید و ترس را در صدای آنها نمی‌شنوید. برای لحظه‌ای، ممکن است فکر کنید که مردم اینجا از آنچه اتفاق می‌افتد بی‌اطلاع هستند یا از وقایع در حال وقوع بی‌خبرند. اما من سعی کردم خودم بفهمم و از تعدادی از شهروندان تصادفی پرسیدم که آیا می‌دانند چه اتفاقی دارد می‌افتد. پاسخ‌ها از نظر محتوا مشابه بودند: "ایران کشوری قدرتمند است و اگر اسرائیل سعی کند به آن نزدیک شود، غرق خواهد شد." این الگوی پاسخ‌ها نه تنها نشان‌دهنده اعتماد به رژیم، بلکه نشان‌دهنده یک باور ریشه‌دار در میان مردم - حتی کسانی که با دولت مخالفند - است که ایران به عنوان یک کشور را نمی‌توان به راحتی شکست داد. از نظر آنها، رژیم ممکن است بحث‌برانگیز باشد، اما در نهایت نماینده ملت ایران است و مسئولیت دفاع از آن مشترک است. اینجا چیزی نهفته است که بسیاری از مراکز تحقیقات و تحلیل اجتماعی با تکیه بر خوانش‌های سطحی از صحنه داخلی ایران، نادیده می‌گیرند. این مطالعات اغلب ساختار روانی و فرهنگی جامعه ایران و قدردانی عمیق آن از ایده حاکمیت ملی، صرف نظر از اختلافات سیاسی، را نادیده می‌گیرند. | عضوشوید 👇 https://eitaa.com/joinchat/2823880772C12f5945027