صدقه‌‌دادن تو زیانی را متوجّه‌‌‏ات نمی‌سازد، در حضور همه‌ی مردم تو را پاداش دهد. آهسته سخن بگو؛ زیرا پروردگارت نهان و عیان شما را می‌داند و درخواست نکرده از درخواست شما آگاه است. هنگامی که روزه‏دار هستی از هیچ‌‌کسی غیبت مکن و روزه‌‏هایتان را آغشته به ستم مساز و مانند کسانی نباش که ریاکارانه برای جلب توجّه مردم روزه می‌‌گیرند؛ صورتشان را تیره می‌سازند، موهایشان را ژولیده و لب و دهانشان را خشک! تا مردم را از روزه‏‌دار بودن خود آگاه نمایند! ای پسر جندب! تمام نیکی‌ها و تمام بدی‌ها فراروی تو است، ولی هرگز نیکی و بدی را به تمام و کمال جز در آخرت درنخواهی یافت؛ زیرا خدای جلیل و عزیز، تمام نیکی را در بهشت و تمام بدی را در دوزخ قرار داده است؛ چراکه آن دو جاودانه‌‌‏اند. بر آن‌‌کسی که خداوند او را هدایت کرده و به ایمان گرامی‌اش داشته و راه رشد را به وی الهام نموده و به او عقلی نعمت‌‏شناس داده و حکمتی به او ارزانی داشته که امور دینی و دنیوی خود را چاره‌‌سازی نماید، واجب است که خود را وادار به سپاس‌‌گزاری خداوند نماید و کفران نعمت نکند و خداوند را یاد نماید و فراموشش نکند و خدا را فرمان برد و از او سرپیچی ننماید؛ برای دیرینه‌‌‏ای که تنها به او حسن نظر داشته و برای نعمت تازه‌‏ای که نصیبش ساخته آن‌‌گاه که او را آفریده است. و برای پاداش شایانی که وعده‌‏‌اش داده و فضل و لطفی که شامل حالش کرده و بیش از توان او که از انجام دادن آن عاجز شود، بر دوش او ننهاده و ضامن شده او را یاری دهد تا برداشتن بار تکالیف بر وی آسان گردد، و باز برای انجام همان تکالیف اندک، یاری‌خواستن از خودش را بر او تجویز فرموده است و با این همه لطف و عنایت خدا، این بنده از فرمان الهی روگردان است! آری، این بنده جامه‌ بی‌اعتنایی به روابط میان خود و پروردگارش پوشیده، گردن‌‌بند هواپرستی را بر گردن خویش آویخته، پیرو شهوات گشته و دنیا را بر آخرت ترجیح داده و او با این‌حال و وضعش، آرزوی باغ‌‌‌های بهشت را در سر دارد! و سزاوار نیست کسی که اعمالش مانند تبه‌‌کاران است به جایگاه نیکان چشم طمع دوزد. اگر آن‌روز فرا رسد و روز قیامت برپا گردد و هنگامه‌‌ی سخت بیاید و خداوند برای داوری میان مردم ترازوی عدل برآویزد و مردم برای حساب‌‌رسی حضور یابند، در این موقع است که متوجه می‌شوی برتری و بزرگواری از آن کیست و افسوس و پشیمانی نصیب چه کسی خواهد شد! پس اینک در این دنیا کاری کن تا در سایه‌ی آن امید کامیابی در آن دنیا را داشته باشی. ای پسر جندب! خداوند در بعضی از کتاب‌های آسمانی می‌فرماید: «به راستی، من نماز کسی را می‌پذیرم که در برابر عظمت من سر فرود آورد، و برای رضایت من، خود را از شهوت‌‌‌ها باز دارد، و روزش را با یاد من سپری کند و بر آفریدگان من بزرگی نفروشد و گرسنه را سیر کند و برهنه را بپوشاند و به مصیبت‌‌دیده مهربانی نماید و غریب را جای دهد. چنین کسی مانند خورشید می‌درخشد و من در تاریکی‌ها برای او نور می‌‌فرستم و در نادانی برای او بردباری در برابر خشم را نصیب سازم و در سایه‌ی عزّت خود از او پاسداری نمایم و فرشتگانم را محافظ او قرار دهم و آن بنده مرا بخواند و من او پاسخ دهم، از من درخواست نماید به او عطا کنم. چنین بنده‌‌‏ای نزد من مانند باغ‌‌‌های بهشت است که میوه‌‌‏هایش بی‌نظیر و تغییرناپذیر است. ای پسر جندب! اسلام برهنه است و جامه‌‌‏اش حیا، زیورش وقار، مردانگی‌اش کار نیک و ستونش خویشتن‌‌‏داری است. هر چیزی را پایه‌‌‏ای است و پایه‌ی اسلام دوست داشتن ما اهل‌بیت(ع) است. ای پسر جندب! خدای تبارک و تعالی را حصاری است از نور، پیچیده‌‌شده به زبرجد و حریر، آراسته به سندس و دیبا، این حصار، میان دوستان و دشمنان ما کشیده می‌شود، و آن‌‌گاه که در اثر طولانی بودن توقّف در روز محشر، مغزها جوشان و جان‌‌‌ها به گلوگاه روان و جگرها بریان گردد، دوست‌‌داران خدا را به آن حصار داخل نمایند و آنان در امان و پناه الهی قرار گیرند. در آن‌‌جا هر چه دل خواهد و دیده‌‌‏ها پسندد و لذّت برد، مهیا است. و دشمنان خدا [در آن‌روز] خیس عرق شده، هراس بند بند دلشان را پاره کرده و به عذابی که خدا برایشان فراهم نموده بنگرند و بگویند: «مَا لَنَا لَا نَرَی‏ رِجَالًا کنَّا نَعُدُّهُم مِّنَ الْأَشْرَارِ»؛[6] (ما را چه شده است که مردانی را که ما آنان را از زمره تبه‌‌کاران می‌شمردیم نمی‌بینیم؟) پس در این هنگام دوست‌‌داران خدا به آنان بنگرند و بر آنان بخندند. و این است تفسیر این آیه‌ای که فرمود: «أَتخَّذْنَاهُمْ سِخْرِیا أَمْ زَاغَتْ عَنهْمُ الْأَبْصَارُ»؛[7] (آیا آنان را در دنیا به ریش‌خند می‌گرفتیم یا چشم‌‌‌های ما بر آنان نمی‌‏افتد؟) همچنین این آیه: «فَالْیوْمَ الَّذِینَ ءَامَنُواْ مِنَ الْکفَّارِ یضْحَکونَ»«عَلی الْأَرَائک ینظُرُونَ»؛[8] (امروز، مؤمنان‌‌اند که بر کافران می‌خندند که بر تخت‌‌‌های خود نشسته نظاره می‌کنند). پس کسی